qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

شاید بتوان گفت که شناسایی نفس به این صورت باشد که ما بدانیم این نفس چه موقع خوب حرکت می‌کند و چه موقع می‌ایستد، چه موقع آسیب و چه موقع نشاط پیدا می‌کند، چه زمانی فعال است و چه زمانی کسالت دارد، اصلا نیازش چیست، این‌ موارد را باید جستجو و پیدا کنیم؛ دو موتور‌سوار را فرض کنید که یکی از آن دو وقتی سوار موتور می‌شود از موتور فقط این امر را فهمیده است که به وسیله‌ی آن مزاحم دیگران شود؛ بوق بزند، در جاده‌ها ویراژ بدهد و در خیابان‌ها پرسه بزند و بی‌هدف حرکت کند تا این‌که بالاخره تصادف کند و مجروح یا فوت شود، از طرفی موتور‌سوار دیگر می‌داند که موتور وسیله‌ی خوبی است، مؤونه‌ی زیادی ندارد قیمت آن مناسب و مصرف بنزین آن کم است، به سرعت می‌رود و جای کمی را اشغال می‌کند، اصلا آن را برای یک کار مشخص خریده است و برای کارهای ضروری از آن استفاده می‌کند و قرار است که با این موتور به کار و زندگی‌ خود برسد؛ نفس هم همین‌طور است، نفس می‌تواند مانند همین موتور اولی باشد که راکب خودش را سوار کند و به هلاکت برساند، حال آن‌که موتور اصلا برای این منظور ساخته نشده بود، ولی راکب آن را به این سمت برد، چرا که ناهنجاری و سرعت زیاد را به او تحمیل کرد، عقل را در رانندگی حاکم نکرد و در آن لحظات هوس و یک لذت آنی و زودگذر را لحاظ کرد، ولی موتور سوار دوم از این موتور خوب استفاده کرد، یک مؤمن هم از نفس خود خوب استفاده می‌کند؛ به عنوان مثال به موقع به نفس خود استراحت می‌دهد و خواب را آن‌قدر طولانی نمی‌کند که تبدیل به کسالت و ضد استراحت شود و حتی کوفتگی ایجاد کند یا غذا را به میزانی می‌خورد که نیروی بدن او تامین شود، آن‌قدر غذا نمی‌خورد که او حمال آن غذا شود یا از زبان خود استفاده می‌کند که احترام دیگران را جلب کند نه این‌که به وسیله‌ی آن دل‌ها را بشکاند، اذیت و آزار داشته باشد، نیش بزند و باعث رنجش خاطر و بی‌مهری دیگران واقع شود یا با چشمانی که خدای متعال به او بخشیده است از آن برای دیدن زیبایی‌ها استفاده می‌کند و از این چشم سوء استفاده ندارد؛ لذا نفس مثل یک چاقویی است که می‌توان از آن به دوگونه استفاده کرد یا میوه‌ای را برای خوردن آماده کرد یا خدای ناکرده کسی را به قتل رساند.