حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- جداسازی نفاق از ایمان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ صَلّی الّلهُ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِين»
«صَلّی اللهُ عَلَیکِ یا فاطِمَهُ اَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَه»
ما نسبت به فاطمه‌ی زهرا-سلاماللهعلیها- تعهد داریم. ما نسبت به زهرای مرضیه-سلاماللهعلیها- باور داریم. عالم هستی داره در مدار محبت فاطمه-سلاماللهعلیها- می‌چرخه. محبت حضرت هست که داره زمینه‌ی هدایت رو فراهم می‌کنه.
خدای متعال در بین چهارده معصوم کسی رو آورد که نه امامه و نه پیغمبر، ولی تمام خصوصیات امام رو داره، تمام خصوصیات پیغمبری مثل رسول‌خدا-صلی‌الله‌علیه‌وآله- رو داره. پاره‌ی تن رسول‌خداست، ولی نه امامه و نه پیغمبر. چرا؟ دلیلش اینه که خدای متعال مَکر داره، از علمِ غیب خدا، این معنا معلوم شد، همان‌طور که در انبیای گذشته، در انبیای سابق این‌طور بود. حضرت زهرای‌مرضیه-سلاماللهعلیها- در آن جایگاه نشست و قرار گرفت، چون خدا میخواد یه امر مهمی رو توسط بی‌بی دو عالم حل کنه.
این امر مهم چی بود؟ این بود: سابقه‌ی انبیای گذشته نشون داد که مردم استقبال‌شون خوبه، ولی بدرقه‌شون خوب نیست. خوب می‌پذیرن، ولی خوب ادامه نمی‌دن. پیغمبر‌اکرم-صلی‌الله‌علیه‌واله- آخرین پیغمبر خداست، نمی‌شه همون اتفاقی که برای انبیای گذشته افتاده، برای ایشون هم بیفته و مردم این پیغمبر و دین‌شون رو وارونه کنند. اگه این اتفاق بیفته و مردم دین‌شون رو وارونه کنند، دیگه قرار نیست، دین و پیامبر بعدی بیاد. پس خدای متعال برنامه داره که نتونن دین رو وارونه کنند. دین رو برگردونن. قراره اون مسیر ادامه پیدا کنه. دشمن برنامه‌اش این نیست. دشمن برنامه‌اش اینه که سد باشه. منتظره، در کمینه تا پیغمبر از دنیا بره، راه رو عوض کنه. خب، این اتفاق افتاد. پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- از دنیا رفت و این‌ها حمله کردن و علی-علیه‌السلام- رو کنار گذاشتن. خلافت رو غصب کردن. امامت رو تبدیل به خلافت کردند. منصوب از طرف پروردگار به شورا، سقیفه، رأی، تبدیل شد، ولی برنامه‌ی خدا چیز دیگه‌ایه. ببینید اگه مردم آگاهی لازم رو نداشته باشن، کلاه سرشون می‌ره. این اتفاق زمانی افتاده که پیغمبر خدا تازه از دنیا رفته. این‌ها جوری وانمود می‌کنند که جانشین پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- بشن و می‌تونن این کار رو بکنند. زبان علی-علیه‌السلام- رو بستند. علی-علیه‌السلام- رو خانهنشین کردند. دست علی-علیه‌السلام- رو بستند. مردم هم تابع این‌ها شدند. قبل از این اتفاقات، خدای متعال به پیغمبرش دستور داد تا علی-علیه‌السلام- رو به عنوان جانشین معرفی کنه؛ در حجة‌الوداع و در جاهای مختلف فضائلش رو گفت. همین‌طور فاطمه-سلاماللهعلیها- رو معرفی کرد. این خیلی مهمه! فاطمه-سلاماللهعلیها- برای چی معرفی شد؟برای این معرفی شد که در زمانی که پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- نیست، علی-علیه‌السلام- نیست، فاطمه-سلاماللهعلیها- توی میدانه و باید این بار رو به دوش بکشه.
خوب اگه فاطمه‌ی‌زهرا-سلاماللهعلیها- بخواد در همچین امری ورود کنه، باید همه‌ی خصوصیات، ظرافت‌ها، علم، عصمت و توانایی هم پیغمبری و هم امامت رو داشته باشه. چرا؟ چون میخواد در این امر دخالت کنه.
اگه در یه امر کشوری، فردی بخواد بیاد و دخالت کنه؟ این باید حتماً نخست‌وزیر باشه. اون کسی که رئیس‌جمهوره، رفته کنار، مریض شده، بیهوش شده، نمی‌شه مدیر کل یه اداره به جای رئیس‌جمهور بیاد و امضا کنه. نخست‌وزیر میخواد، معاون اول میخواد. چرا؟ چون به همه‌ی امور آشناست. حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- یه چنین نقشی رو نسبت به امامت و پیغمبری دارند.
حالا شاید شما بپرسید که آیا ما در این قضیه نمونه هم داریم؟ بله، ما توی تاریخ، نمونه داریم. جدّه، مادر امام حسن عسکری-علیه‌السلام-، در زمانی که امام حسن عسکری-علیه‌السلام- از دنیا رفته همه کاره‌ست، مادر امام حسن عسکری-علیه‌السلام-، چون مادربزرگ امام زمان-علیه‌السلام- هست، به جده معروف بوده. مراجعات همه‌ش به ایشون بوده. مردم از طریق ایشون می‌فهمیدند که امام بعد از امام حسن عسکری-علیه‌السلام- چه کسی هست. باز هم نمونه داریم؛ زینب کبری-سلاماللهعلیها- در قضیه‌ی کربلا. امام سجاد-علیه‌السلام- همه‌ی صحبت‌ها و جریانات رو از طریق حضرت زینب-سلاماللهعلیها- داره جلو می‌بره.
در روایت داریم که پیامبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- فرمود: «مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنِ افْتَقَدَ الشَّمْسَ فَلْیَتَمَسَّکْ بِالْقَمَرِ وَ مَنِ افْتَقَدَ الْقَمَرَ فَلْیَتَمَسَّکْ بِالزُّهَرَةِ وَ مَنِ افْتَقَدَ الزُّهَرَةَ فَلْیَتَمَسَّکْ بِالْفَرْقَدَیْنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ الزُّهَرَةُ وَ الْفَرْقَدَانِ فَقَالَ أَنَا الشَّمْسُ وَ عَلِیٌّ-علیه‌السلام- الْقَمَرُ وَ فَاطِمَةُ الزُّهَرَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ الْفَرْقَدَانِ وَ کِتَابُ اللَّهِ لَا یَفْتَرِقَانِ حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»
«پیرو خورشید باشید، وقتی غائب شد از ماه پیروی کنید، وقتی ماه غائب شد، پیرو زهره باشید، پس از زهره پیرو فرقدان. عرض کردند: یا رسول اللَّه! خورشید و ماه و زهره و فرقدان چه کسانی هستند؟
فرمود: خورشید منم و علی-علیه‌السلام- ماه است و فاطمه-سلاماللهعلیها- زهره و فرقدان حسن و حسین-علیهما‌السلام- هستند.»(بحارالانوار/جلد۲۴/صفحه‌ی۷۵)
من خورشیدم، علی-علیه‌السلام- ماه، حسن و حسین-علیهما‌السلام- فرقدان(دو ستاره‌ی درخشان)، فاطمه-سلاماللهعلیها- زهره. یه زمانی که خورشید نیست، ماه هم نیست، فرقدان هم نیست، چون حسنین-علیهما‌السلام- در موقعیتی نبودند که این کار رو به عهده بگیرند، در چنین شرایطی زهرای‌مرضیه-سلام‌الله- یعنی زهره، کار رو به عهده می‌گیره. دشمن چی‌کار کرد؟ دشمن توی میدان اومد، به خیال این‌که علی-علیه‌السلام- خانهنشین هست و پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- هم که از دنیا رفته، اما دیدند که فاطمه-سلام‌الله- با قدرتِ نبوت، توی میدانه. وقتی امیرالمومنین-علیه‌السلام- میخواد که فاطمه‌ی‌زهرا-سلاماللهعلیها- رو معرفی کنه، حضرت می‌فرمایند: «فاطمه الزهرا بقیة النبوه.»
با این تعریف در واقع این روزها رو پیش‌بینی می‌کنه. بعد از فوت پیامبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- نبوت هنوز کارش تموم نشده. چرا؟ چون کار از نبی به وصی نرسیده، حقانیت وصی زیر سواله. دارن به جای وصی، خلیفه درست می‌کنند. سقیفه درست می‌کنند. در روز روشن خلافت رو غصب می‌کنند. این‌جا فاطمه‌ی‌اطهر-سلاماللهعلیها- هست، با همون علم نبوت، با همون عصمت. عصمت نبوی! فاطمه-سلام‌الله- عصمت کبری‌ست. «حجةالله علی الحجج» هست. «بضعه رسول الله» هست. «برزخ النبوة و الامامة» هست. «دورة التوحید» هست. «تفاحة الفردوس» هست. «من اذاها اذانی» هست.
پس یه کسی به نام حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- حالا باید به میدان بیاد. برای چی؟ برای این که مشروعیت اون‌ها رو زیر سوال ببره. بگه شما باطلید. رسول خدا-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- فرمود:«فاطمه فُطمه». فاطمه-سلام‌الله- منافق رو از مومن جدا می‌کنه.
فاطمه-سلام‌الله- اومد وسط، برای جداسازی نفاق از ایمان. چون قراره که معلوم بشه، این‌ها باطلند. درِ خانه‌ی انصار، درِ خانه‌ی مهاجرین حرف‌هاش رو زد. اون خطبه‌ی غراء رو خواند. دو تا خطبه‌ی عجیب و غریب که باید سالیان سال بُلَغا و فُصَحا روی این خطبه کار کنند. در اون حالت ناراحتی، در اون حالت غضب، حضرت زهرا-سلام الله‌علیها- آن‌طور صحبت کرده. چقدر حکیمانه حرف زده؟! حضرت توی میدان اومد. برای چی؟ برای این‌که ثابت کنه، علی-علیه‌السلام- حقه و اون‌ها باطلند. خوب این شکل از دفاع برای امامت، جدیده. دیگه کار ذوالفقار نیست. این‌جا ذوالفقار کُنده، کارآیی نداره. نمی‌پذیرند. امیرالمومنین-علیه‌السلام- زبانش کند شده. حضرت رو متهم کردند. گفتند: دعوا، دعوای قدرته! ولی حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- به میدان می‌یاد. برای چی می‌یاد؟ برای این می‌یاد که مُشت فرد کافر و غاصب ولایت علی-علیه‌السلام- رو برای مردم باز کنه. اگر مشتش باز نشه، مردم تا ابد دنبال این گوساله راه می‌افتند. مگه موسی-علیه‌السلام- کوه طور نرفت و مردم گوساله پرست شدند. اگه اون اتفاق نمی‌افتاد و موسی نبود و مشت اون رو باز نمی‌کرد، مردم تا آخر گوساله پرست می‌ماندند. خدا نمی‌خواد این‌جوری بشه. اسلام آخرین دینه. خدا مواظبت داره. برای این‌که این اتفاق نیفته ومردم گوساله پرست نشوند، دنبال دومی راه نیفتند و دوباره علی-علیه‌السلام- به میدان برگرده، حضرت فاطمه-سلاماللهعلیها- هزینه‌اش رو باید بده. هزینه‌اش اینه که باید بین در و دیوار قرار بگیره. فاطمه-سلاماللهعلیها- تعهد داده که از امامت دفاع کنه. باید محسن شهید بشه، باید فاطمه-سلاماللهعلیها- پهلوش شکسته بشه.
«ناحلة الجسم، معصبة الراس». سردرد فاطمه-سلام‌الله- کم نمی‌شد. فاطمه-سلام‌الله- همیشه یه دستمال دور سرش بسته بود. این‌قدر این‌ها بی‌هوا و بانامردی حضرت رو زده بودند. لذا وقتی این‌ها اومدن تو خونه، حضرت عدم رضایتش رو اعلام کرد. همه اون‌هایی که شاهد قضیه بودند، فهمیدند که این‌ها باطلند. باطل معلوم شد. حق هم که معلوم بود. اگه باطل معلوم نمی‌شد، حجت تمام نبود. مردم می‌تونستن بگن که ما نمی‌دونستیم. جالب‌تر این‌که اگه فاطمه‌ی زهرا-سلاماللهعلیها- پشت در نمی‌بود و اون اتفاق نمی‌افتاد، این‌قدر بغض این ملعون‌ها به دل ما قرار نمی‌گرفت. چون فاطمه-سلاماللهعلیها- پشت در اومد، اون اتفاق‌ها افتاد. اونی که دستور داد و گفت این‌ها بیان، هیزم بیارن، با لگد زد. اگه این بغض از دومی در دل ما ایجاد نمی‌شد، ما هم منافق بودیم. پس زهرای‌اطهر-سلاماللهعلیها- اومد، چی‌کار کرد؟ اومد میدان و میدان‌داری کرد و کار حل شد.
«بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی»
پدر و مادرم فدای شما که برای ما راه رو نشان دادید. شهید شدید.
صَلَّی اللهُ عَلَیک؛ سلام بر تو ای مادر که راه رو به ما نشان دادی.
«اَلسَّلامُ عَلَیکُم وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُه»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فایل‌های مجازی؛ سخنرانی فاطمیه؛ شب اول سال۱۴۰۰