qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

فراز9 تا انتهای دعا

فراز 9-تا آخر

اللَّهُمَّ أَعْطِنِي كُلَّ سُؤْلِي، وَ اقْضِ لِي حَوَائِجِي، وَ لَا تَمْنَعْنِي الْإِجَابَةَ وَ قَدْ ضَمِنْتَهَا لِي، وَ لَا تَحْجُبْ دُعَائِي عَنْكَ وَ قَدْ أَمَرْتَنِي بِهِ، وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِكُلِّ مَا يُصْلِحُنِي فِي دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي مَا ذَكَرْتُ مِنْهُ وَ مَا نَسِيتُ، أَوْ أَظْهَرْتُ أَوْ أَخْفَيْتُ أَوْ أَعْلَنْتُ أَوْ أَسْرَرْتُ. (9)

شما می‌توانید در موقعیتی قرار بگیرید که از خدا بخواهید همه حاجت‌هایتان را برآورده کند؛ یعنی این‌طور نیست که به شما بگویند، شما حاجاتتان را گرفته‌اید و دیگر نمی‌توانید درخواست کنید.
ائمه-علیهم‌السلام- اصرار دارند، ما به آسانی با خدا ارتباط داشته باشیم؛ راحت درخواست و شکایت کنیم، راحت اقرار و عذرخواهی کنیم و … دست پر یا خالی افراد، منوط به این است. پیامبران می‌توانسته‌اند از خدا بگیرند، اما ما نمی‌توانیم در حالی که شدنی است. به غیر از اموری مثل نبوت که مختص افراد خاصی بوده است .

موقع گرفتن حاجات وضعیت مانند پرداخت قبض است، اگر زود پرداخت شود جایزه می‌دهند و اگر دیر بدهید، قطع می‌شود. در درخواست بقدری آن را عقب نیندازید، که به نقطه‌ای برسد که ببنید دیگر نمی‌توانید بگیرید و قطع شود. الان برای پیریتان از خدا بگیرید‌ از خدا بخواهید در پیری اطرافتان خالی نشود، حافظه‌تان از دست نرود و …؛ نگذار زمان پیری برسد که دیگر در آن زمان به شما چیزی نمی‌دهند. انبیاء این‌طور بوده اند، به موقع از خدا می‌گرفته‌اند.
و لَا تَحْجُبْ دُعَائِي عَنْكَ وَ قَدْ أَمَرْتَنِي بِهِ
این‌که خدا از یک طرف بگوید: «ادعونی استجب لکم» و از یک طرف، حجاب برای دعای ما درست کند صحیح نیست؛ پس حضرت می‌خواهد بفرماید خودت کاری نکن، که باعث حجاب دعاهایت شوی.

و امْنُنْ عَلَيَّ بِكُلِّ مَا يُصْلِحُنِي فِي دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي مَا ذَكَرْتُ مِنْهُ وَ مَا نَسِيتُ، أَوْ أَظْهَرْتُ أَوْ أَخْفَيْتُ أَوْ أَعْلَنْتُ أَوْ أَسْرَرْتُ.
خدایا منت بگذار، به من لطف کن، یعنی از آن فضل ویژه و خاص خودت آن‌چه را که به مصلحت من است از مصالح دنیا و آخرت تامین نما؛ و هر چه مایحتاج دنیای من است برایم فراهم کن. آن اموری را که یادم هست و آن‌چه را که فراموش کرده‌ام، برایم تامین کن، حاجاتی که اظهار کرده‌ام، و آن‌هایی را که مخفی کرده‌ام.

وَ اجْعَلْنِي فِي جَمِيعِ ذَلِكَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ بِسُؤَالِي إِيَّاكَ، الْمُنْجِحِينَ بِالطَّلَبِ إِلَيْكَ غَيْرِ الْمَمْنُوعِينَ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ.(10)

نکند سوال‌های من باعث شود، از بندگی تو خارج شوم؛ در عین حال که آن‌ها را به من می‌دهی، بندگی مرا هم حفظ کن. «غیر الممنوعین» با توکلی که بر تو کرده‌ایم از ما منع نشود؛ پس عنایتت را از ما قطع نکن.

الْمُعَوَّدِينَ بِالتَّعَوُّذِ بِكَ، الرَّابِحِينَ فِي التِّجَارَةِ عَلَيْكَ، الْمُجَارِينَ بِعِزِّكَ، الْمُوَسَّعِ عَلَيْهِمُ الرِّزْقُ الْحَلَالُ مِنْ فَضْلِكَ، الْوَاسِعِ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ، الْمُعَزِّينَ مِنَ الذُّلِّ بِكَ، وَ الْمُجَارِينَ مِنَ الظُّلْمِ بِعَدْلِكَ، وَ الْمُعَافَيْنَ مِنَ الْبَلَاءِ بِرَحْمَتِكَ، و الْمَعْصُومِينَ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الزَّلَلِ وَ الْخَطَاءِ بِتَقْوَاكَ، وَ الْمُوَفَّقِينَ لِلْخَيْرِ وَ الرُّشْدِ وَ الصَّوَابِ بِطَاعَتِكَ، وَ الْمُحَالِ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الذُّنُوبِ بِقُدْرَتِكَ، التَّارِكِينَ لِكُلِّ مَعْصِيَتِكَ، السَّاكِنِينَ فِي جِوَارِكَ.(11)

«المعودین» جزو کسانی باشیم که تو آن‌ها را پناه داده‌ای.
«الرابحین‌» کسانی که در تجارت با تو سود برده‌اند.
«المجارین بعزک الموسع علیهم الرزق الحلال من فضلک»
از ظلمی که به ما شده است به آن وسعت‌هایی که با جود و کرمت به بندگانت می‌دهی، پناه می‌بریم.
«و المعافین من البلاء»
کسانی که از بلا عافیت پیدا کرده‌اند.

در علم هم می‌توان بی‌نیاز از دیگران شویم؛ مرتب از خدا بخواهیم و به خدا بگوییم هر چه مایحتاج علمی ما است تو معطلمان نکن.
این عقیده که حتما نیازی نیست درس و استاد و … باشد تا علم بیاید؛ این توحید شماست. وقتی خدا آمد، این امور نزد او حل است؛ نه این‌که برای باران، رعد و برق و ابر و … لازم باشد بلکه اگر خدا اراده باران کرده باشد، در یک ساعت همه را می‌فرستد.

اما خدا را امتحان نکنید؛ مثلا بنشینید که از این کوچه یک فیل بیرون بیاید، چرا که خدا دستش باز است و چه بسا شما را تبدیل به فیل کرد و … .
دائما از خدا بخواهید و از آن دست برندارید؛ ببینید دیگران چه دارند از خدا بخواه که به شما هم بدهند. ببینید دیگران چه چیزهایی را ندارند، از خدا بخواهیدآن را از شما بردارد.
دائما از خدا بخواهید؛ حتی پول جیبیتان را هم از خدا بخواهید، گاه پول در کارتتان زیاد است اما کارتخوان نیست و پول خورد لازم است؛ رفیق خوب و …؛ این آن رابطه‌ای است که ائمه-علیهم‌السلام- از ما خواسته‌اند، در این خواستن و رفت و آمد بندگی و عبودیت درست می‌شود. عبودیت به سوال و درخواست است.

از امور کوچک شروع کنید و دائما از خدا بخواهید؛ جوراب خوب، کفش خوب، مرکب خوب‌، صدای خوب، و … . بندگی‌تان را با این روش درست کنید، با درخواست دائمی از خداوند. ابوی ما در نمازهایش دو دستش بالا بود (دعا می‌کرد) و همین را پیدا کرده بود. بعد از نماز صبح در سجاده‌اش سکته کرد. یک عوام بود ولی این را می‌دانست، اما ما گاهی ذهنمان مشوش می‌شود و فراموش می‌کنیم که از خدا بخواهیم. این‌که گفته شده حتی نخود آشت را از خدا بخواه، بخاطر این است که شما هر روز آش می‌خواهید بخورید و لذا هر روز با خدا ارتباط دارید؛ به اوقات نمازها اکتفا نکنیم.

پیامبر-صلی‌الله‌علیه‌و‌آله- برای امیرالمومنین-علیه‌السلام- خواسته بود که گرما و سرما بر حضرت اثر نکند؛ حضرت می‌خواست به ما بفهماند که می‌شود از خدا خواست تا تمام فصل‌ها برای ما (راحت و) یکسان باشد.

«المعصومین» هم گناه نکنم و هم لغزش نداشته باشم، بشوم سید رضی! خدا که بخیل نیست، جواد است جود دارد. مثل ما نیست که اگر فرد دو بار درخواست کند بار سوم او را رد کنیم؛ خدا کریم و رحیم است.
«الموفقین» بقدری پر توفیق باشیم که همیشه در کار خیر باشیم.
«و الرشد» همیشه در تبلیغ باشیم.
«و الثواب» خود فرد هم مشغول کار خیر باشد.
این شوخی نیست‌، امام سجاد-علیه‌السلام- می فرماید: اگر قرار بود که خدا بین ما و گناهان حائل شود، پس غرض از نبوت و … چه بود؟ حضرت می‌خواهد بفرماید که این شدنی بوده است، می‌شد از خدا این عصمت را بخواهیم و به ما بدهد. من فکر می کنم ائمه-علیهم‌السلام- و پیامبر اکرم-صلی‌الله‌علیه‌و‌آله- بخاطر کثرت سوالشان از خدا این مقامات را یافته‌اند.
«التارکین» جزء کسانی شویم که معصیتی نداشته باشیم.
«الساکنین» بقدری از گناه فاصله بگیریم که ساکن در جوار رحمت خدا شویم.
دختری را پیش ما آوردند که والدینش می‌گفتند، او دائما گریه می‌کند که چرا نمی‌تواند امام زمان-عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف- را ببینید، همه امور را هم مواظبت می‌کند. این چه علاقه ای است؟ من به او گفتم که امام زمان-عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف- را اگر نبینیم کور می‌شویم، ما هر روز ایشان را می‌بینیم؛ تنها چیزی که هست، این است که حضرت را نمی‌شناسیم. اما حظمان را از حضور امام می‌بریم، می‌فهمیم که امام از این‌جا عبور کرد؛ چنان که انسان در معصیت این‌طور است.

اللَّهُمَّ أَعْطِنَا جَمِيعَ ذَلِكَ بِتَوْفِيقِكَ وَ رَحْمَتِكَ، وَ أَعِذْنَا مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ، وَ أَعْطِ جَمِيعَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِثْلَ الَّذِي سَأَلْتُكَ لِنَفْسِي وَ لِوُلْدِي فِي عَاجِلِ الدُّنْيَا وَ آجِلِ الْآخِرَةِ، إِنَّكَ قَرِيبٌ مُجِيبٌ سَمِيعٌ عَلِيمٌ عَفُوٌّ غَفُورٌ رَءُوفٌ رَحِيمٌ.(12)

جانم فدای امام سجاد-علیه‌السلام- حضرت آن موقع برای ما خواسته است‌، اگر نمی‌خواست که ما الان این‌جا نبودیم؛ سندش هم همین کتاب صحیفه است. بین این همه کتابی که چاپ شده است، این کتاب به ما رسیده است. آن را هم بقدری شیرین و خوشمزه کرده که با این همه مطالعه باز هم به آن اشتها داریم.
«سمیع»، تنها به معنای شنیدن نیست، بلکه شنیدنی است که جواب هم می دهد؛ یعنی می‌شنود که جواب دهد.