فوت و فنهای دینداری
همانطور که در امور دنیا یادگرفتن یکسری امور، برای من راهکار است، برای دینداری هم لازم است فوت و فنهای دینداری را یاد بگیرم تا مبتلا به حرام نشوم
پس من نیاز دارم پیگیر قوانین دینی باشم، با علم در دین باشم، رساله بخوانم و برای زیاد شدن علمم، با طلبهها در ارتباط باشم.
اعوذباللهمنااشیطانالرجیم
بسماللهالرحمنالرحیم
اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ .
صلواتی برای امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- ختم بفرمایید.
ببینید ما چون در دین اومدیم، فرمولها، قوانین دینی تعیین کننده است. حالا هر یه دونه قانونش رو شما بلد باشی، یه راهکار است. مثلا من در یه جای مهمی آشپز شدم، اونجا چهطور غذا پختن مهم است. خب من باید پیگیری کنم تا اگه یه فوت کوچیک آشپزی هم باشه، اون رو یاد بگیرم، چون دیگه آشپز شدم. من وقتی راننده شدم باید حواسم باشه در رانندگی یادگیری یه دونه دستور کوچیک هم به آدم کمک میکنه. مثلا میگه اگه این چراغ زرد در ماشین روشن بشه، یعنی ماشینت رو چک کن. من پیش مکانیک بودم گفتم: اگه من در بیابونی جایی موندم، این چراغ رو خاموش کنم؟ گفت: بله، شما سوئیچ رو روشن کن، سر باطری رو بردار، یه دو سه دقیقه صبر کن، دوباره بذار، ماشین خود به خود ریسِت میکنه؛ یعنی اون خرابی رو برمیداره، برنامه تازه میشه. خب این چهقدر خوبه! من یه کلیپی دیدم که یه نفر میخواد زنجیر چرخ عوض کنه، با کمک یه دونه آجر خیلی راحت بست، خب من سابق برای بستن زنجیر چرخ زور میزدم، اما الان این فوت کار رو یاد گرفتم. در دین هم همین است، مثلا شک در رکعت سه و چهار نماز، آقا همین الان این مساله رو گفت، خب یاد بگیرم. گاهی یه موقع در نماز، بچه مهر نماز رو برمیداره میره یا یادت رفته مهر بذاری، اگه وقت تنگ است شما میتونی روی لباست نماز بخونی، روی انگشترت نماز بخونی. اگه وقت تنگ نبود چیکار کنم، مسالهاش رو یاد بگیرم. ببینید من چون میخوام دیندار بشم، هر چی فوت بلد باشم، در دینداری راحتم، چرا؟ چون میخوام مبتلا به حرام نشم. اصلا به من میگه آقا ازدواج موقت چیه در دین؟ ازدواج موقت برای این نیست که خانواده رو به هم بریزه، برعکس برای حفظ خانواده و موارد خاص است. حالا این آقا که عیاش شده و دنبال صیغه کردن است، چه ربطی به دین داره! اگه این هم نمیبود، دین هم نمیداشت، میرفت یه کارای دیگه میکرد! حالا اینطوری داره بر اساس دین داره خودش رو نجات میده. مثلا شما یه موقعی یه جایی هستی، روت نمیشه غسل کنی، با جنابت نماز هم نمیخونی. یا عروس و داماد تازه ازدواج کردند، خونهی پدر خانوم یا جای دیگهای هستند، روشون نمیشه، این فوت رو یاد بگیر؛ نماز رو اینقدر تاخیر بنداز تا اون موقعی که داره قضا میشه و دیگه فرصت حمام رفتن نیست، اون موقع تیمم کن، نمازت رو بخون، بعد برو غسل کن. ببین چهقدر خوب فوت یاد گرفتی! معارف دینی به این معناست، حوزه برای این است، حالا اگه حوزه مشغول یه کار دیگه شد، اشتباه کرده. هی رفت بحث کرد، به نتیجه هم نرسید، چیزی هم برای جامعه نیاورد که مردم رو نجات بده. یه موقع حضرت آقای بهجت-رحمهاللهعلیه- میفرمودند که مجتهد کسی است که بره روایات رو بگرده، یه راه فرار برای مومنین پیدا کنه، ببین چهقدر مهم است!
از کهک یه گروهی اومدند خدمت آقای بهجت-رحمهاللهعلیه- ، اونجا دامداری داشتند. گفتند ما هر دفعه شیر میدوشیم ته این پاتیلمون که پنجاه کیلو شیر جا میگیره، خون هست، ما مجبوریم همهی شیر رو بیرون بریزیم! حاجآقا گفت شما اون پاتیل رو که میگی تهش خون هست رو بیار من ببینم، اتفاقا همراهشون آورده بودند. حاجآقا نگاه که کرد گفت این خون نیست، این مال شیر است. گفت: آقا قرمز است! حاجآقا گفت: چشمات قرمز میبینه. این زردی زیادِ شیر، میزنه به چشمات قرمز میبینی، اینجا هیچ خونی نیست برو. ببین به این میگن فقیه! یه آقایی اومد پیش آقای بهجت-رحمهاللهعلیه- گفت: به من گفتند امام جماعت فلان مسجد بشم و اصرار هم دارند، منم میترسم. آقا داد زد سرش گفت: حتما میخوای سلمان فارسی شی بعد بری نماز بخونی! برو برای مردم نماز بخون. شما نگاه رو ببین، نگاه خیلی مهم است. نگاه فقیهانه؛ یعنی از روی اطلاع، یعنی بدونی چهطوری میشه آدم خودش رو نماز خون کنه. مثلا شما یه موقعی حالت خوب نیست، خب مستحبات نماز رو انجام نده، نماز نصفش مستحبات است، نماز صبح دو دقیقه است، وقتی حالت خوب نیست یه دقیقهاش رو حذف کن. بچه میگه نماز خوندن برام سخته، خب براش مستحباتش رو بزن، بچهات رو نمازخون کن.
در عروهی سید یزدی داره که هجده جا مستحب است نماز رو اول وقت نخونی. یکی از اون جاها، جاهای با فضیلت است. ما با کاروان کربلا میرفتیم. این مدیر کاروان مثلا میخواست مقدسبازی در بیاره، چرا؟ چون علمش کم بود! هنوز از راه نرسیده، در هتل میگفت آقایون خانومها آماده بشن، میخوایم نماز جماعت بخونیم، بعد برید داخل اتاقهاتون. من رفتم بهش گفتم آقا چکار داری میکنی؟ نماز خوندن اینها با من است. اتوبوس با شماست، شما برو صبحونه رو آماده کن. بعد گفتم همه برن استراحت کنند، الان کسی نماز نخونه، فلان ساعت میریم حرم، گفت چرا؟ گفتم چون اینجا فضیلت داره اول وقت نخونی، بری حرم حضرت عباس-علیهالسلام- و در وقت دوم نماز بخونی. بنده خدا این رو نمیدونست.
یا مثلا طرف در وصیت کردن علم نداره، بدجور وصیت میکنه، دخترها رو محروم میکنه. یا امام جماعت علم نداره مردم رو تارومار میکنه. یا امام جمعه علم نداره مردم رو به جون هم میاندازه. ما در بعضی از شهرها داریم که امام جمعه رو گذاشتند شهر رو یکپارچه کنه، اما ده تیکه کرده! قاضی علم نداره، تعصب دینی داره اصلا نمیتونه حکم کنه، مردم رو بیچاره کرده. پس ببینید با علم در دین باشید و من سفارشم این است اگه میخواید علمتون زیاد بشه، با طلبهها مرتبط باشید، طلبهها از خودشون چیزی نمیگن، از علما ده تا چیز شنیدند. ببینید الان من ده تا چیز از علما براتون گفتم که راه حل است. الان من به شما میگم مردم سورهی قدر زیاد بخونید، با سورهی قدر زودتر رشد میکنید تا با کارهای دیگه! “اناانزلناه” بخونی، خدا بهت رشد میده. توان بهت میده. صحیفهی سجادیه بخونید، صحیفهی سجادیه به شما توان میده. رساله بخونید، چهل تا مساله از رساله برای خودتون در بیارید. آقای عزیز به یه طلبه بگو یه زحمت بکش وقت بزار یه چهل تا مساله برای خانوادهی ما در بیار، یه پولی هم بهش بده. شما با همین چهل تا مساله دیگه احتیاجی به مسائل دیگه نداری. خدا میخواد راه نشون بده، راه با علم است. یه فردی هی زور میزنه، تو نمازهاش زور میزنه، در عبادت زور میزنه. در ذکر خودش رو اذیت میکنه، در وضو گرفتن سخت میگیره، برای چی؟ فکر میکنه اگه اینطوری عمل کنه مقرب درگاه است. اینطوری نیست، با حساب و کتاب است! حالا یکی از این فوتها رو گوش کنید، ببینید امام سجاد-علیهالسلام- چی میفرمایند. “اللَّهُمَّ إِنَّكَ كَلَّفْتَنِى مِنْ نَفْسِى مَا أَنْتَ أَمْلَكُ بِهِ مِنِّى، وَ قُدْرَتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيَّ أَغْلَبُ مِنْ قُدْرَتِى، فَأَعْطِنِى مِنْ نَفْسِى مَا يُرْضِيكَ عَنِّى، وَ خُذْ لِنَفْسِكَ رِضَاهَا مِنْ نَفْسِى فِى عَافِيَةٍ”
“خداوندا! تو مرا تکلیف کردى که دست تو در آن بیش از من است، قدرت تو بر آن کار و بر خود من بیش از قدرت من. پس مرا به عملى وادار که تو را از من خشنود گرداند و به کارى برگمار که پسندیدهی تو و موجب عافیت من باشد” (صحیفهی سجادیه/ دعای ۲۲/ فراز ۱) “اللَّهُمَّ إِنَّكَ كَلَّفْتَنِى مِنْ نَفْسِى مَا أَنْتَ أَمْلَكُ بِهِ مِنِّى” خدایا ممکن است تو من رو مکلف کرده باشی به نفسی که من در برابرش هیچ کارهام. شما مالک نفسی، پس از خدا مدد بگیر. توانایی شما به اندازهی خودت است. نماز صبح نمیتونی بیدار شی؟ منم نمیتونم بیدار شم. حضرت آیتالله مکارم-حفظهالله- هم نمیتونه بیدار شه. آقای نوری همدانی-حفظهالله- هم نمیتونه بیدار شه، اگه خدا بیدارش نکنه، اگه ملائکه کمکش نکنند، اگه ملائکه بهش توان ندن، نمیتونه بیدار شه. برای نماز صبح از خدا توانایی بگیر، حالا توانایی بهت نداده، نمازهات شل و وِله؟ نماز قضاش رو بخون. ظهر که دیگه حالت خوبه، خودت رو به خدا نشون بده. بگو خدایا اگه من صبح هم بیدار شم، همینطوری نماز میخونم. ولی وقتی شما موقع نماز ظهر هم مهرت رو همینطوری پرت میکنی، با یه لباسِ زیر تو خونه نماز میخونی، حاضر نیستی به احترام نماز دوتا لباس بپوشی یا وقتی خوب وضو نمیگیری میایستی میگی اللهاکبر، قبلهی خونهتون هم درست نیست و هنوز هم نرفتی بپرسی، حالا چه توقعی است که شما برای نماز صبح حالت خوب باشه و بخوای بیدار شی! یه نماز خوب در وقت ظهر، موقع مغرب و عشاء از خودت به خدا نشون بده؛ این یعنی به خدا بگو من برای نماز صبح توانایی میخوام. توانایی نماز مغرب رو دارم، خدایا توانایی صبح رو بهم بده. مردم اونجایی که توانایی دارید خدا با شما کار داره، به ملائکه میگه بیا ببینید که میتونه. الان شما نمیتونید سر سفره بلند بسماللهالرحمنالرحیم بگید! چهقدر از ماها بلند سر سفره بسمالله میگیم؟ همینطوری سرمون رو میاندازیم پایین و میخوریم. خدا به ملائکهاش میگه اینکه سر سفره یه بسمالله نمیگه، اون وقت من ملائکه رو بفرستم برای نماز صبح بیدارش کنند؟ نمیفرستم!
سه رکعت نماز مغرب مگه چهقدر وقت میخواد؟ من تا آخرِ کلیپها رو میبینم، دنبال میکنم الان کنگرهی آمریکا چی شد، یه عکس رو چهل بار میبینم، فوتبال هم که میگم الان یه حرف جدیدی زد دربارهی قهرمانی ایران و میشینم میبینم، ولی وقتی میرسه به نماز حال ندارم! خب ملائکه میگن خدا به این چی بده وقتی اون کاری که میتونه انجام بده رو خوب انجام نمیده؟!
آقا وضو! مردم وضو! مردم عَلیکُم بِالوضو! اومد خدمت حضرت گفت یا رسولالله! من نمازهام حال نداره، خضوع نداره، خشوع نداره. حضرت فرمود چون وضوت درست نیست! خوب وضو بگیر، یه تاملی در وضو گرفتن کن
حالا طرف بدون نیت وضو میگیره، وسط وضو با موبایلش صحبت میکنه! موقع نماز هم که داره اون بحثی رو که موقع وضو با تلفن صحبت میکرده حل میکنه! این قدرت انسان است که هم میتونه نماز بخونه، هم میتونه در نماز به مباحث دیگهاش فکر کنه!
اونجایی که میتونی یه گناهی رو ترک کنی، ترک کن تا اونجایی که نمیتونی خدا کمکت کنه. مثلا من میتونم الان پشت سر یه نفر حرف نزنم، من میتونم الان در صحبتهام دروغ نگم، خب وقتی من این دوتا رو رعایت کردم، خدا من رو در ترک گناهی بزرگتر مدد میکنه، پس خدا مالک است. بعد هم به خدا بگو خدایا! من رو امتحان نکن، سخت نگیر. بگو خدایا در روزیِ من، با من شوخی نکن، رزق من رو کم و زیاد نکن. خدا میگه این رو به من بگو، تکلیفت رو با ما معلوم کن تا تکلیفم رو با تو بدونم. بگو خدایا من اینها رو میخوام، اینها رو نمیخوام، تکلیفت رو معلوم کن. انسان بلا تکلیف نیست! خدا وقتی دید یه بندهای میخواد خودش رو میزون کنه و میدونه اشکالش چیه و داره اون رو به خدا میگه، خدا هم طبق فهمی که این پیدا کرده، کمکش میکنه. مردم با معرفت برید جلو! شما خوبهای عالم هستید؛ یعنی شما انتخاب شدهاید. یعنی اگه علی-علیهالسلام- خوبِ، دوستانش هم خوب هستند. یعنی اگه معاویه-لعنهاللهعلیه- بدِ، طرفدارهاش هم بد هستند. برای علی-علیهالسلام- و دوستان حضرت بهشت است، برای دوستان بنیامیه و بنی عباس جهنم است. شما جزو خوبهایی، چرا خودت رو از خوب بودن میاندازی؟ چرا بد اخلاقی میکنی؟ چرا مهربانی نمیکنی؟ چرا دوستی نمیکنی؟
حرف آخر! اگه در خونههاتون بچه کوچیک هست، داد نزن، اون کم دل است. تو رو خدا سرِ خانومت داد نزن. شما برو بیرون سرِ یه مامور نیروی انتظامی داد بزن، یه مشت هم بهش بزن، چرا میگم این کار رو انجام بده؟ چون شما رو میبرند قشنگ حالت رو جا مییارند، به حسابت هم میرسند، ولی اگه شما خونه داد زدی، خانومت رو اذیت کردی، کسی نیست ازش دفاع کنه، اما حالا خدا میخواد ازش دفاع کنه، اون وقت بیچاره میشی! البته نمیخوام بگم برید واقعا نیروی انتظامی این کار رو انجام بدید، بر فرضِ خُل بودنِ یه نفر دارم میگم اگه شما یه همچین کاری میخوای انجام بدی و داد بزنی، برو سر یه مامور نیرو انتظامی داد بزن ببین چیکار میکنه. لذا من جایگاه خودم رو پیدا کنم. پس در خونه مهربانی کنید، چون این مهربانیِ شما کارساز است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شبجمعه؛ ۱۳۹۹/۱۰/۱۸، جمادیالاول ۱۴۴۲