qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

احترام فرزند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مجری: حاج‌آقا در مورد احترام به فرزند صحبت بفرمایید.

استاد الهی-حفظه‌الله-: این قسمت از بحث رو می‌خوام راجع به این صحبت کنم که چرا بچه‌های ما در خیلی از جاها احساس ضعف دارند و اعتماد به نفس‌شون پایینه؟ چرا می‌گیم فرزند ما قادر نیست در اجتماع ورود کنه و گلیم خودش رو از آب در بیاره؟ چرا در زمینه‌ی ازدواج فرد نمی‌تونه با همسرش کنار بیاد و زوجین نمی‌تونند سختی‌های زندگی رو حل کنند؟
ببینید برای ساخته شدن یک شخصیت، دو چیز محوریت داره: یکی دوستی‌ها، یکی هم دشمنی‌ها. باید در وجود یه فرد، دوستی‌ها درست انتخاب و مدیریت بشه؛ یعنی من آگاهی داشته باشم که علاقه‌ و محبتم رو در جای درست خرج کنم. الان ما خیلی ساده داریم با این موضوع کنار می‌یایم. وقتی در وجود من دوستی و دشمنی خوب شکل نگرفت، اون‌وقت من و فرزند‌ِ من در جامعه اشتباه می‌کنیم.
مجری: این‌ شکل نگرفتن دوستی و دشمنی رو بیشتر توضیح بدید.
استاد الهی-حفظه‌الله-: مثلا در خانه همه‌اش صحبت از پوله، هر کی پول در بیاره می‌گیم آدم خوبیه، با این کار، ما دوستی و علاقه به پول رو تقویت کردیم، خب نتیجه چی می‌شه؟ بچه‌ی من همه چیز رو با پول می‌سنجه، بعد که بزرگ شد می‌گه من برای چی باید مادرم رو نگه دارم، برام خیلی هزینه داره، پولم از دستم می‌ره! خب الان مقصر کیه؟ کی این کار رو کرد؟ کی این بچه رو با این افکار بزرگ کرد؟ وقتی توی خونه همه چیز پول شد، نتیجه‌اش این می‌شه. الان چرا طرف زنش رو ول کرده؟ چون هزینه‌ کردن برای زندگی براش سخت شد، هزینه‌ی زندگی یعنی چی؟ یعنی طرف پول باید خرج می‌کرد. ممکنه مردم بگن خسیسه، نه بابا خسیس نیست، یه جاهایی هم خوب خرج می‌کنه، اگه خسیس بود اصلا پول خرج نمی‌کرد، اما چون پول رو بیش از حد دوست داره، نمی‌تونه ازش بگذره.
در جلسه‌ی قبلی گفتیم که پول رو مهم بدونید، ولی اهم ندونید، یه چیزهای دیگه‌ای هم هست. یه جا باید از این پول بگذری. مثلا الان طرف مریضه باید جراحی کنه، هزینه‌اش هم چند میلیون می‌شه، اما این کار رو نمی‌کنه، این پول رو نمی‌ده، خب بعدا حالش بدتر می‌شه می‌یان پاش رو قطع می‌کنند، این اگه می‌رفت یه مداوای حسابی می‌کرد، دیابتش رو کنترل می‌کرد، الان از زانو پاش رو قطع نمی‌کردند، ببینید دوست داشتن و علاقه به پول این کار رو کرد. لذتِ دوست داشتن یعنی هر چیزی بر اساس کیف خودم، خب خیلی جاها این نیست. مثلا الان غذایی که لذیذ نیست رو باید بخوره، چرا؟ چون چربی‌اش رفته بالا و این غذا براش خوبه، اما لذت نمی‌ذاره این غذا رو بخوره. یا در مورد مقام، من آبرو می‌دم مقام می‌گیرم. اصلا بعضی‌ها فقط دنبال مقام هستند، براش پول هم خرج می‌کنند. مقام براشون مهم‌تره، اصلا خانوادگی این‌طوری هستند، هم دخترشون، پسرشون. جامعه‌ی ما رو هم این‌ها به هم زدند، چون این چیزها رو دوست دارند.
من رفته بودم توی یکی از روستاهای چالوس، یکی به من گفت آقای فلانی هفته‌ی پیش این‌جا بود، حالا من اسمش رو نمی‌خوام ببرم، الان از دنیا رفته، می‌گن کسی که از دنیا رفته شیطون باهاش کاری نداره، شما هم باهاش کار نداشته باش، رهاش کن‌. گفت آقای فلانی این‌جا بوده، گفتم مگه ممکنه این فرد، در این سطح از مقام خونه‌ی شما بیاد!؟ ایشون گفت بله، هر جا یه پولی سرمایه‌ای چیزی باشه، ایشون یه دستی اون‌جا داره و ارتباطاتش رو برقرار کرده. خب تموم شد، حالا اگه قرار باشه به خاطر مقام پیش پادشاه عربستان هم بره و یه خورده هم حال و احوال کنه، براش مسئله‌ای نیست!
یا مثلا طرف خیلی شیک پوشه، لباس دوست داره، این مقام رو بهش دادند، به سادگی این مقام رو از دست نده، ولی نچسبه به یه مقامی که دینش هم براش بده! ببینید پول خیلی خوبه، حضرت فرمود پول در دنیا، عمل در آخرت.
بله پول نباشه ما حج هم نمی‌تونیم بریم، ولی به چه قیمت؟
حضرت فرمود اگه کسی رو می‌خوای بشناسی از رفیقاش بشناس.

“وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَارا أَتْقِيَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِينَ مُطِيعِينَ لَكَ، وَ لِأَوْلِيَائِكَ مُحِبِّينَ مُنَاصِحِينَ، وَ لِجَمِيعِ أَعْدَائِكَ مُعَانِدِينَ وَ مُبْغِضِينَ، آمِينَ”
“و آنان را نیکوکار و پارسا، و صاحب بینش و پندپذیر و فرمانبردار خود، و دوستدار و نیکخواه دوستانت و خصم و بدخواه و کینه‌جوى نسبت به دشمنانت قرار ده”. (صحیفه‌ی سجادیه/ دعای۲۵)
خدایا یه طوری بشه که بچه‌های من دوستی‌شون با دوستان تو باشه، آدم بی‌تقوا رو دوست نداشته باشند، آدم فاسق رو به دوستی نگیرند، آدم بی‌دین رو نپذیرند، ببینید حضرت چه‌قدر قشنگ گفتند.
پس همه‌ی وجود آدم در این دو کفه‌ی ترازو هست؛ دوستی‌ات با کیه، دشمنی‌ات با کیه؟
مجری: لطفا در مورد دشمنی بیشتر توضیح بدید.
استاد الهی-حفظه‌الله- : ببینید حضرت در ادامه می‌فرماید: “وَ لِجَمِیعِ أَعْدَائِک مُعَانِدِینَ وَ مُبْغِضِینَ” دقت کنید به کلام امام! حضرت می‌فرماید خدایا بچه‌های من این‌طوری باشند که اولیای تو رو دوست بدارند، از اون طرف هم می‌فرماید: “وَ لِجَمِیعِ أَعْدَائِک مُعَانِدِینَ وَ مُبْغِضِین” مثلا من نسبت به گوشت خوک باید تنفر داشته باشم، چیز خوبی نیست. نسبت به شراب باید تنفر داشته باشم. نسبت به کفار، نسبت به ضالین، به اون‌هایی که اهل‌بیت-علیهم‌السلام- رو اذیت کردند، باید بغض داشته باشم. به اون‌هایی که الان یه جایی یه قبری ببینند صاف می‌کنند، یه گنبد و بارگاهی ببینند منفجر می‌کنند، باید تنفر داشته باشم، حتی به بچه‌هاشون، چون فردا همین‌ها می‌شن داعش! حالا من می‌یام دشمنی‌ام رو با کی خرج می‌کنم؟ با بابام! خب چرا؟ چون جای دوستی و دشمنی عوض شده.

“مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم ۖ تَراهُم رُكَّعًا سُجَّدًا يَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضوانًا ۖ سيماهُم في وُجوهِهِم مِن أَثَرِ السُّجودِ ۚ ذٰلِكَ مَثَلُهُم فِي التَّوراةِ ۚ وَمَثَلُهُم فِي الإِنجيلِ كَزَرعٍ أَخرَجَ شَطأَهُ فَآزَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوىٰ عَلىٰ سوقِهِ يُعجِبُ الزُّرّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الكُفّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنهُم مَغفِرَةً وَأَجرًا عَظيمًا”
“محمّد-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- فرستاده‌ی خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آن‌ها را در حال رکوع و سجود می‌بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می‌طلبند؛ نشانه آن‌ها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه‌های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به قدری نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا می‌دارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آن‌ها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند وعده‌ی آمرزش و اجر عظیمی داده است” (سوره‌ی فتح/ آیه‌ی ۲۹)
“أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم”؛ با همین دو فرمون، با همین دو دستور، همه چیز سر جاش می‌یاد، چرا؟ چون یه چیز درونیه دیگه، این درون رو باید حفظ کرد که نکنه با دشمن کنار بیاد.
حضرت فرمود ما خیلی زحمت کشیدیم تا بین شما و دشمنان‌مون فاصله بندازیم، این فاصله رو نزدیک نکنید، بذارید این فاصله باشه.
الان مثلا ما به یه دلایلی قراره با کفار یه جا باشیم، خب باشیم، ولی خنده چرا؟ صمیمیت چرا؟ جاسوسی چرا؟ ما قراره یه معاهده‌ای با دشمن داشته باشیم، رفت‌و‌آمد خانوادگی دیگه چرا؟ چون دوستی و دشمنی‌مون خرابه، جاش عوض شده. ببینید پول دوستی و حب مقام، جای دوستی و دشمنی رو عوض می‌کنه. مثلا الان من به خاطر مقام با دشمن کنار بیام، رای من بالا می‌ره. یا الان من با این فرقه کنار بیام رای من بالا می‌یاد. خیلی این موضوع دوستی و دشمنی مهمه، لذا باید این رو درست کرد. ببینید خدا تراز گذاشته؛ من امام حسین-علیه‌السلام- رو دوست دارم، تموم شد.”إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ” (فرازی از زیارت عاشورا)
اصلا زیارت عاشورا فقط برای این دو‌تا کلمه است، حالا من همه‌ی زیارت عاشورا رو دارم می‌خونم، ولی این دوتا کلمه رو نمی‌فهمم، انگار اصلا زیارت عاشورا نخوندم! زیارت عاشورا فقط برای این دوتا کلمه است، چیز دیگه‌ای توی اون نیست. کل قرآن برای سوره قدره، کل قرآن در سوره‌ی قدر است؛ می‌خواد امامت رو ثابت کنه. در آیه‌ی چهار سوره‌ی قدر خدا می‌فرماید: “تَنَزَّل‌ُ المَلائِکَةُ وَ الرُّوح‌ُ فِیها بِإِذن‌ِ رَبِّهِم‌ مِن‌ کُل‌ِّ أَمرٍ”

“تَنَزَّل‌ُ المَلائِکَةُ وَ الرُّوح‌” مضارع هست، الان “تَنَزَّل‌ُ” برای کی؟ اگر شما قائل به امامت نباشی، خب کسی نیست که ملائکه و روح برای اون نازل بشن! “تَنَزَّل‌ُ المَلائِکَةُ” برای امام زمان-علیه‌السلام- است، پس ما اعتقاد به امام زمان-علیه‌السلام- داریم.
حضرت می‌فرماید با سوره‌ی قدر، با دشمن ما محاجّه کنید. پس به بچه‌هامون دوستی و دشمنی رو درست یاد بدیم که بفهمه با عموش دشمن نشه، با ولیّ فقیه دشمن نشه، با وطنش دشمن نشه. بهش بگیم هزار هم دشمن بهش رسیدگی کنه، بورسیه بده، رفاه براش ایجاد کنه، ذلت رو نپذیره. وقتی ورزشکارِ ما به خاطر این‌که رقیبش اسرائیلی هست، از رقابت کنار می‌کشه و از امتیاز می‌گذره، این فرد خیلی آدم عجیبیه. من خودم رو محک بزنم ببینم اگه من جای اون ورزشکار بودم، آیا همین کار رو انجام می‌دادم؟ الان اگه این لندن‌نشین‌ها از من تعریف کردند و من تعریف اون‌ها رو بپذیرم، بیراهه رفتم. ببینید مسیر نباید گم بشه، ما اصلا احتیاجی به مباحث سیاسی نداریم، در دل مباحث دینیِ ما، مباحث سیاسی نهفته است.
مجری: آیا مدیریت محبت و مدیریت دشمنی معیاری هم داره؟ شاخصش چیه؟

استاد الهی-حفظه‌الله- : شاخصش همینه که من همه‌ی زندگی‌ام برای اون‌هایی هست که باید دوست‌شون داشته باشم، زندگی‌ام باید خرج این‌ها بشه، ولی نسبت به اون‌هایی که دشمنی دارم، نه، این‌‌طوری نیست.
مجری: آیا محدوده‌ی این افراد یا محدوده‌ی موجوداتی رو که من باید دوست‌شون داشته باشم یا نسبت بهشون عداوت داشته باشم، از قرآن و اهل‌بیت-علیهم‌السلام- رسیده؟

استاد الهی-حفظه‌الله-: بله، این کاملا واضحه.
اما با وجود این‌ها، الان طرف می‌دونه که اون‌جا نباید بره، ولی متاسفانه باز می‌ره.
حالا اگه این جایگاه دوستی و دشمنی در بچه‌ی من درست شد، دیگه همه‌ی رفتارهاش درست می‌شه. مثلا در خوراکی‌ها، همه‌ی حلال‌ها رو کار داره، چون دوست‌ داشتنی‌هاش رو این‌جا آورده.
همه‌ی انسان‌هایی که با این مشخصات سازگارند دوستش هستند، این خیلی مهمه، دیگه تموم می‌شه و بچه‌ی من بیراهه نمی‌ره.
چرا بچه‌ی من گیجه؟ چون توی خونه براش دوستی و دشمنی‌ رو روشن نکردیم. براش پول اَهم شده، خب پول امروز پیش دشمنه!
چرا الان بچه‌ات داره خارج از کشور تحصیل می‌کنه؟ چون پول و مقام مهمه دیگه. می‌گه آقا اون‌جا تحصیلات بهتره، باشه قبوله، ولی برو تحصیل کن دوباره برگرد. اما وقتی بری هیچ تضمینی نیست دوباره برگردی، چرا؟ چون نمی‌ذارن برگردی، پات رو اون‌جا بذاری دیگه شما جزو نیروهای اون‌ها هستید، اون‌ها استفاده‌شون رو از شما می‌برند، چه بخوای چه نخوای!
“وَ لِأَوْلِيَائِكَ مُحِبِّينَ مُنَاصِحِينَ، وَ لِجَمِيعِ أَعْدَائِكَ مُعَانِدِينَ وَ مُبْغِضِينَ، آمِينَ”
پس من با این دوتا مشخصه مسیر رو به بچه‌ام نشون بدم. نکنه بچه‌ی من دشمن اهل‌بیت-علیهم‌السلام- رو دوست داشته باشه، نکنه بچه‌ی من با اون‌ها هم‌رنگ بشه.
حضرت فرمود قبل از این‌که سفیانی بیاد، به بچه‌هاتون عقاید حقه رو بدید تا عقاید مُرجئه رو قبول نکنند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

رادیومعارف؛ برنامه‌ی گنج سعادت؛ چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۱