قال امیرالمومنین عليه السلام: «الآدابُ تَلْقيحُ الأفْهامِ و نَتائِجُ الأذْهانِ.»(بحار،۷۵/۶۸/۸)امام على عليهالسلام: «آداب، بارور كننده فهمها و زاييده ذهنهاست.»طرف یک جهالتی و نفهمی نسبت به علماء، نسبت به سادات دارد بعد میخواهد فهم او را بالا ببرد، میآید باادب یک اکرامی به او میکند.«الاداب تَلْقيحُ الأفْهامِ و نَتائِجُ الأذْهانِ »ذهنش باز میشود و میفهمد که اشتباه کرده است. آنجایی که امام-علیه السلام- ملاقات کرد، دشمن میدانست که کار درست شد، حالا برعکس این یک فردی است که یک ارادتی به علما دارد، یک عالم که میآید یک بیادبی به او میکند بعد آن مقدار که به علما ارادت داشت آن را هم از دست میدهد.«تَلْقيحُ الأفْهامِ» یعنی با چیزی ارتباط بر قرار میکند که او را رشد میدهد، این تلقیح و لقاح است، دو تا فهم که کنار هم بیاید نتیجهاش ارادت میشود؛ نتیجهاش بغض میشود؛ ما بی ادب نداریم؛ مؤدب هم نداریم. یا همین آدمی که بی ادب است تصمیم میگیرد که مؤدب شود، مثلا پیش مدیر شهرداری میرود و میخواهد کارش را را حل کند، شما میببینید همین آدمی که فحاش است آخرین آداب را رعایت میکند، حالا کدام راه را میرود؟ بستگی دارد! آن یکی میشود مؤدب! آن یکی میشود بی ادب! و الا همه مبادی آداب هستند.اگر بخواهند بد ادبی کنند یعنی بنا را به بی ادبی گذاشته، تربیت را به سمت دیگری برده، حالا همین آدم را شما میبینید مؤدب است پس میتواند، خودش دارد این کار را انجام میدهد، الان محتاج یک نفر است میخواهد یک هزاری بگیرد، معتاد چهطوری حرف میزند؟ چطوری کلمات را زشت میگوید؟ همین شخص به زنش فحاشی میکند و بنا را بر این میگذارد که بی ادب باشد.