«ان النبی خرج الی الغنم……» پیامبر در راهی به چوپانی میرسد که عریان بوده است…..این چیزهایی را مطلع هستیم باید بگوییم، نباید خودمان به بی حیایی دامن بزنیم این لخت شدن او خیلی مهم است. ما دوست نداریم با کسی باشیم که بعضی ها دیدند. طرف در اردوی دسته جمعی یک دفعه برای ورزش با یک زیرپوش رکابی میآید، با اینکه هیچ کس آن جا با چنین لباسی نیست، اینها علامت است!!علامت این است که این آدمها جلوی ما اینطور هستند ولی در ذاتشان یک بی حیایی و کم حیایی هست. خیلی نباید اینها را تحمل کرد یعنی باید با آنها خداحافظی کرد چون چشم اینها هم کنترل شده نیست و قابل اطمینان نیستند. این نشانه است دیگر!!! آدم باید این چیزها را بفهمد.مثلا من گاهی تلفن رفقا را گوش میکنم،طرف کنار من زنگ زده با کسی حرف میزند به او میگویم بگذار روی بلندگو تا همین حرفهایی که دارید میزنید من بشنوم. نوع حرف زدن با همدیگر خیلی مهم است لزومی ندارد این حالا شخص مهمی باشد، نه!! رفیقت است، در صحبت کرامت به خرج بده یعنی همین حظ را به این رفیقت بده نه به آن آدم بیخود!! به این مؤمن ان حظ کرامت را بده، یک شوخی با او بکن، یک ملاحتی به کار ببر، تعریفی از او بکن، یک موقع به کسی که اصلا توقع ندارد زنگ میزنی و به او میگویی آقا دلتنگ شما شدیم کجا هستی؟ او حالا فکر میکند که اصلا نباید شما را ببیند، این رشد میدهد این حظ را من به او بدهم.