qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

۷۷*شخصی منزل ما آمده بود ، ناودانی ما خراب بود و سقف چکه می‌کرد، گفتم: چند تا کلنگ بزن این را در آوریم. همین که آمد کلنگ بزند باران گرفت. رو کرد به آسمان و گفت خدایا الان وقت باران بود؟! کلنگ را از دستش گرفتم و گفتم التماس دعا و بفرما. تو مگر شلوار خودت را می‌توانی محکم ببندی؟ این سبیلت را می‌توانی کاری کنی تا کج نباشد؟ راجع به خدا دارید صحبت می‌کنید! خیلی عادی شده!