qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

حضرت زهرا-سلام الله علیها-؛ فضائل و عملکرد

بسم الله الرحمن الرحیم

فضائل حضرت زهرا-سلام الله علیها- پرتوی از جایگاه ایشان
درباره حضرت زهرا-سلام الله علیها- بحث‌های فراوانی شده است. غیر از فضائلی که برای آن حضرت مطرح شده، آنچه که در معرفی و شناخت ایشان اهمیت دارد، جایگاهی است که خدای متعال برای او در نظر گرفته و شناخت آن برای مؤمن، تعیین کننده است. به عبارت دیگر، گاه برای حضرت زهرا-سلام الله علیها- فضائلی ذکر می‌شود که هضم آنها برای هر کسی میسّر نیست؛ اما توجه به جایگاه خاص ایشان، زمینه فهم آنها را فراهم می‌سازد.

محبت به حضرت زهرا-سلام الله علیها-؛ ملاک مقامات پیامبران
مثلا بعد از آنکه همه شرایط برای نبوت یک پیامبر فراهم بوده، یک امتحان دیگر نیز خدا از او می‌گرفته تا رتبه‌اش در میان انبیاء معین شود. آن امتحان، تعیین میزان محبت نبی نسبت به حضرت زهرا-سلام الله علیها- بوده است. یعنی ملاک و مَحَک مقام آن پیامبر، مقدار محبتی بوده است که به صدیقه طاهره-سلام الله علیها- پیدا می‌کرده است. لذا پیامبر اسلام-صلی الله علیه و آله و سلم-چون کامل‌ترین محبت و ارادت را نسبت به حضرت فاطمه-سلام الله علیها- داشته‌اند، افضل انبیاء شده‌اند.
در روایت دارد که حضرت آدم-علیه السلام- چون این مقام حضرت زهرا-سلام الله علیها- را نتوانست تحمل کند، جزء انبیای اولوالعزم قرار نگرفت؛ در این آیه قرآن نیز به همین موضوع اشاره شده است: وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْما؛ «و به يقين پيش از اين با آدم-علیه السلام- پيمان بستيم، و[لى آن را] فراموش كرد؛ و برای او عزمی [استوار] نیافتیم.»
انسان باید این معرفت را درک کند که حضرت زهرا-سلام الله علیها- چه جایگاه خاصی نزد خداوند دارد که محبت به ایشان ملاک مقامات انبیاء شده است.

نور فاطمه-سلام الله علیها- از نور انبیاء و اوصیاء
در روایت دیگری آمده است که خداوند در وحدت و تفرد خودش بود و هیچ چیز دیگری نبود. سپس از علم خدا گذشت که مخلوقاتی را بیافریند و عوالم را خلق کند؛ لذا سه نفر را خلق کرد: پیامبر اسلام-صلی الله علیه و آله و سلم- امیرالمؤمنین-علیه السلام- و حضرت زهرا-سلام الله علیها-. سپس همه خدایی‌اش (حلال و حرام امور، بهشتی و جهنمی شدن افراد و…) را به این سه نفر سپرد.
سلمان نقل می‌کند: امیرالمؤمنین-علیه السلام- وارد خانه شد، حضرت زهرا-سلام الله علیها- به ایشان فرمود: «ادْنُ لِأُحَدِّثَكَ‏ بِمَا كَانَ وَ بِمَا هُوَ كَائِنٌ وَ بِمَا لَمْ يَكُنْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ حِينَ تَقُومُ السَّاعَة؛ یا علی! بیا تا اخبار گذشته و آنچه در آینده عالم تا قیامت خواهد بود و آنچه نخواهد بود را به تو بگویم» این مطلب برای امیرالمؤمنین-علیه السلام- سنگین بود. از همین رو آن را با پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-در میان گذاشت. ایشان نیز آن را تأیید نموده، فرمودند: «نور فاطمه-سلام الله علیها- از نور ماست.» امیرالمؤمنین-علیه السلام- با شنیدن آن خوشحال شد و سجده شکر به جا آورد.
امام صادق-علیه السلام- می‌فرماید: کتابی نزد فاطمه-سلام الله علیها- وجود داشت که چندین برابر قرآن است؛ اما یک کلمه از قرآن در آن نیست؛ آن کتاب نزد ما ائمه است و ما از روی آن امامت می‌کنیم.
امام حسن عسکری-علیه السلام- می‌فرماید: «نَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَة حُجَّةُ اللَّه عَلَيْنا؛ ما حجت خدا بر خلق‌ایم و مادرمان، فاطمه، حجت خدا بر ماست.»
در اصول کافی آمده است که جبرئیل در ۷۵ روز بعد از پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-به وفور در رفت و آمد بوده و با حضرت زهرا-سلام الله علیها- مراوده داشته است. جبرئیل حرف معمولی با کسی ندارد؛ امین وحی است؛ وحی نیز که خاتمه یافته و پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-تمام احکامی را که قرار بود بیاورد را آورده است. پس جبرئیل چه چیزی را برای حضرت زهرا-سلام الله علیها- می‌آورده است؟ او در این مدت تمام اخبار را برای حضرت زهرا-سلام الله علیها- می‌آورده است.
امام صادق فرمود: سقف خانه حضرت زهرا-سلام الله علیها- روزنه‌ای داشت که ملائک از آنجا به خانه ایشان رفت و آمد داشته‌اند. در روایت دیگر چنین آمده است که بام منزل مادرمان، فاطمه-سلام الله علیها-، عرش خدا بوده است.
امام رضا می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَا تَوَلَّى‏ تَزْوِيجَ‏ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ إِلَّا تَزْوِيجَ حَوَّاءَ مِنْ آدَمَ وَ زَيْنَبَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ فَاطِمَةَ مِنْ عَلِيٍّ؛ خداوند عهده‌دار ازدواج هیچ‌یک از مخلوقات نشده است، مگر چند ازدواج: ازدواج حوا با آدم-علیه السلام-، زینب با پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-و فاطمه-سلام الله علیها- با علی-علیه السلام-.»

القاب حضرت زهرا-سلام الله علیها-
در باب القاب صدیقه طاهره-سلام الله علیها- ذکر شده است که امیرالمؤمنین-علیه السلام- ایشان را این‌گونه خطاب کرد: «یا بِنتَ الصَّفوَة و بَقیَّةَ النُبُوَّة»
رسول‌خدا-صلی الله علیه و آله و سلم-چنین خطاب می‌فرمودند: «أُمّ أبیها»
امام باقر-علیه السلام- می‌فرمودند: «تُفّاحَةُ الفردوس»
امام صادق-علیه السلام- می‌فرمودند: «دُرَّةُ التّوحید» ، «بَرزَخ النبوة والامامة» و…

فهم ما از معارف به اندازه فهم ما از معصوم-علیه السلام-
میزان فهم ما طلبه‌ها از معارف، با فهم معصوم-علیه السلام- گره خورده است؛ یعنی هر اندازه که شما از معصوم-علیه السلام- بیشتر آگاهی داشته باشید و آن آگاهی را در ظرفتان ریخته باشید، لیاقت شما بیشتر می‌شود و سایر امور را بیشتر می‌فهمید. در دعای جامعه کبیره چنین آمده است: «بِنا عُرِفَ الله، بموالاتکم علَّمَنا الله معالمَ دیننا، بِکُم فَتَحَ الله و بِکم یَختِم، سَعَدَ مَن والاکم و هَلَکَ من عاداکم و خابَ من جَحَدَکم و ضَلَّ من فارقکم و فازَ مَنْ تَمَسَّکَ بِکُمْ وَ اَمِن مَن لَجأَ اِلَیْکُمْ» ما به شناخت حضرت فاطمه-سلام الله علیها- و حضرت علی-علیه السلام- نیاز داریم و باید فضائل و جایگاه آنان را بدانیم.
به رفقا توصیه می‌کنم که با دقت در زیارت‌نامه‌ها به‌خصوص به دنبال این معارف بگردید! کاغذ و قلم بردارید و تک‌تک این القاب را ثبت کنید. امیرالمؤمنین-علیه السلام- در قالب یک زیارت‌نامه معرفی شده است. حضرت زهرا-سلام الله علیها- هجده نماز دارد.

توسل به حضرت زهرا-سلام الله علیها- در حاجات بزرگ
شما در سجده جایز است که بگویید: «یا مَوْلاتِی یا فاطِمَِةُ اَغِیثِینِی»؛ و این، شرک محسوب نمی‌شود. برای حاجات بزرگ، دو رکعت نماز مانند نماز صبح بخوانید و بعد پیشانی را بر مُهر بگذارید و صد بار بگویید: «یا فاطِمة»؛ سپس گونه راست را بر مهر گذاشته و صد بار بگویید: «یا فاطِمَة)؛ و بعد گونه چپ را بر مُهر بگذارید و صد بار همین ذکر را بگویید؛ و در پایان، دوباره پیشانی را بر مُهر بگذارید و ۱۱۰ بار بگویید: «یا فاطِمَة»

جبران کاستی‌های معنوی با توسل به اهل‌بیت-علیهم السلام-
این نمازها را بخوانید. گاهی حفره‌های وجود و قلب ما با نمازهای اهل‌بیت-علیهم السلام- پر می‌شود. قلب زاویه‌ای دارد که با نماز امیرالمؤمنین-علیه السلام- اصلاح می‌شود. قلب یک نورانیّت خاص می‌خواهد و این نور با زیارت امام حسین-علیه السلام- به‌دست می‌آید. با یک مشهد رفتن حاصل می‌شود. در این مشاهد مشرفه است که چراغ ما را روشن می‌کنند. گمان نکنید که زیارت حرم‌های معصومین-علیهم السلام-صرفاً یک فایده‌ای دارد؛ بلکه تأثیرات اساسی بر ما می‌گذارد.

فضایل حضرت زهرا-سلام الله علیها- نشان دهنده تکلیف دینی ایشان
امری روی زمین باقی ماند که نه پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-می‌توانست آن را انجام دهد و نه امیرالمؤمنین-علیه السلام-. اتفاقی در مورد انبیای گذشته افتاد و دین آنها را ساقط کرد؛ اما قرار بود که این اتفاق در مورد دین اسلام نیفتد. آن اتفاق، کشتن وصیّ پیامبر، بعد از او بود. با این کار، دین آن نبی نیز خاتمه می‌یافت. بعد از پیامبر اسلام-صلی الله علیه و آله و سلم-نیز، نقشه یهود همین بود. آنها گفتند وقتی پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-رفت، علی-علیه السلام- را محاصره و خانه‌نشین می‌کنیم و با این کار، دین اسلام را پایان می‌دهیم. اما نمی‌دانستند که فاطمه‌ای نیز هست که هم کار پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-را و هم کار علی-علیه السلام- را می‌تواند انجام دهد. حضرت زهرا-سلام الله علیها- علم و عصمت را دارد؛ صدیقه نیز هست؛ و جبرئیل نیز بر او نازل می‌شود.
لذا فرموده‌اند: «محبت حضرت فاطمه-سلام الله علیها- در صد موطن به کمکتان می‌آید»؛ با وجود این کمک، آیا انسان نگران مردن و قیامتش می‌شود؟ با وجود این محبت، چه چیزی بهتر از مردن است؟ فرموده‌اند: «مؤمن اگر با محبت حضرت زهرا-سلام الله علیها- بمیرد شهید به حساب می‌آید.»
قرار است جایگاه و فاصله انتقال امر از نبوت تا امامت را حضرت زهرا-سلام الله علیها- پر کند در صورتی که فرصت محدود است. فرصت‌های خوب کم است؛ مثلا ۲۳ ذیقعده روز زیارتی امام رضا-علیه السلام-، فقط یک روز است؛ شب قدر تنها چند ساعت است. ماندن یا حذف شدن امام علی-علیه السلام- بعد از رسول خدا-صلی الله علیه و آله و سلم-نیز دو سه روز بیشتر نیست. مردم مانند قوم نوح، گمراه و جهنمی شوند یا بمانند و راه هدایت به رویشان باز شود. انجام تکلیف در این فرصت محدود، به عهده فاطمه-سلام الله علیها- است؛ از این جهت که ایشان «بَرْزَخُ النُّبُوَّةِ وَ الاِمامَة» است. یک دستش در دست نبوت است؛ یعنی از نبوت به خوبی خبر دارد و مانند یک نبی عمل می‌کند؛ و دست دیگرش در دست امامت است. لذا گفته شده است که راه رفتن ایشان مانند راه رفتن حضرت رسول-صلی الله علیه و آله و سلم-بوده است. از شما تقاضا دارم که یک سال خطبه‌های حضرت زهرا-سلام الله علیها- را مطالعه کنید؛ عبارات عجیبی دارد: مثلا این عبارت: «وَ طاعَتُنا نِظاماً لِلْمِلَّة وَ اِمامَتُنا اَماناً لِلفُرقَة»
صدیقه طاهره-سلام الله علیها- با این خصوصیات، اینکه یک دستش در دست نبوت و دست دیگرش در دست امامت است، می‌خواهد مشت بسته را باز کند. در طول تاریخ این مشت‌های بسته، مشکلاتی را برای مردم ایجاد کرده است. اگر این مشت باز شود و معلوم گردد که در قلب فرد چه می‌گذرد، مردم تکلیفشان را می‌فهمند.

مراحل نقش‌آفرینی حضرت زهرا-سلام الله علیها-
حضرت زهرا-سلام الله علیها- می‌خواهد مشت فردی را باز کند که کنار پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-به عنوان صحابه ایشان و به عنوان یکی از اولین مسلمانان مطرح است. اعتقاد به او همچون اعتقاد به پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-دانسته می‌شود. آن حضرت باید مشت این فرد را باز کند و آشکار کند که او اصلا اسلام نیاورده و کافر است. این کار، کار بسیار سختی است و برای این امر چند مرحله را در نظر گر فته است
اول: اثبات غاصب بودن بعضی صحابه با تقاضای فدک
زهرای اطهر-سلام الله علیها- برای تحقق این هدف، ابتدا فدک را تقاضا می‌کند. وقتی آنها فدک را تحویل ندادند، غاصب بودن آنها ثابت شد. در حالی‌که پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-غاصب نبود؛ پس چطور کسی که ادعای جانشینی ایشان را دارد، غصب می‌کند؟! مگر پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-صحابی دزد داشته است؟ با این کار، ثابت شد که صحابه پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-غاصب و دزد است. مگر می‌شود در روز روشن، با وجود آن همه خدم و حشم در فدک که برای حضرت کار می‌کردند، مالکیّت ایشان را بر فدک انکار کرده، قباله آن را پاره کنند و…؟!
دوم: حضور در جلوی در به‌جای امیرالمؤمنین-علیه السلام-
دومین اقدام حضرت زهرا-سلام الله علیها- این بود که وقتی آنها پشت در خانه آمدند تا امیرالمؤمنین-علیه السلام- را ببرند، حضرت روی یک حساب و کتاب دقیق به امیرالمؤمنین-علیه السلام- فرمود: پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-مرا به ایشان معرفی کرده است.
صدیقه طاهره-سلام الله علیها- هفتاد اسم دارد: سیده، انسیه حوراء، نوریه، هانیه، عذراء، کریمه، رحیمه، شهیده، عفیفه، قانعه، حبیبه، صابره، سلیمه، محرقه، مکرمه، صفیه، عالمه، معصومه، علیمه، مغضوبه، مظلومه، منصوره، محتشمه و…؛ همچنین ۳۴۵ لقب دارد. نُه تا از اسم‌های ایشان از نام‌های خدا است: راضیه، مرضیه، فاطمه، زهرا، محدثه و… .
اینچنین فردی پشت در رفته است و به امیرالمومنین-علیه السلام- می‌گوید: آنها با تو دعوا دارند، ولی با من که دعوا ندارند؛ بنابراین حیا می‌کنند و می‌روند. لذا پشت در رفته، خودش را معرفی می‌کند. آنها که ادعا می‌کردند راه پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-را می‌روند، مگر این حفظ احترام حضرت زهرا-سلام الله علیها- راه رسول خدا-صلی الله علیه و آله و سلم-نبود؟ مگر این همان خانه‌ای نیست که جبرئیل بدون اجازه واردش نمی‌شد؟ مگر این همان خانه‌ای نیست که رسول خدا-صلی الله علیه و آله و سلم-در مقابل آن، دست بر سینه می‌گذاشت و می‌فرمود: «السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّة» ؛ مگر آنها همان کسانی نبودند که پشت سر پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-نماز می‌خواندند؟ مگر همان افرادی نبودند که رسول خدا-صلی الله علیه و آله و سلم-بارها سفارش فاطمه‌اش را به آنها کرد؟
اگر پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-امیرالمؤمنین-علیه السلام- را ده بار معرفی کرد، حضرت زهرا-سلام الله علیها- را هفتاد بار و به شکل‌های مختلف معرفی نمود. پس از بازگشت از مسافرت‌ها ابتدا از ایشان خبر می‌گرفت. آن زن در خانه پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-این خبرها را به آنها می‌رساند که وقتی فاطمه-سلام الله علیها- وارد می‌شود، رسول الله-صلی الله علیه و آله و سلم-به قامت می‌ایستد و دست ایشان را می‌بوسد.
سوم: شهادت حضرت محسن-سلام الله علیه-
سومین جایی که آنها می‌خواستند کار اسلام را تمام کنند اما حضرت زهرا-سلام الله علیها- سندسازی کرد، جریان شهادت حضرت محسن بود. دشمن هر سندی را که می‌خواست انکار کند، اما شهادت محسن را در پشت در نمی‌توانست انکار کند. پنجاه نفر از زنان مدینه به منزل حضرت آمدند و گفتند: ما می‌خواهیم جبران کنیم. حضرت فرمود: اگر می‌خواهید به من کمک کنید، مرا بر سر قبر پدرم ببرید تا سلامی عرض کنم. فاطمه زهرا-سلام الله علیها- از شدت ضعف و نحیفی، مانند اشباح شده و چیزی از بدنش باقی نمانده بود. نقل شده است این زنان دور حضرت حلقه زدند، وقتی خواستند به ایشان کمک کنند تا بلند شود، دیدند نفس ایشان بند آمد. از حضرت پرسیدند مگر چه اتفاقی افتاده است؟! پرسیدنِ این سؤال خیلی دردناک است؛ چراکه نشان می‌داد آنها از مصائبی که بر حضرت وارد شده هیچ اطلاعی نداشته‌اند. حضرت پاسخ فرمود: بروید از شوهرانتان بپرسید.
حضرت در بیانی می‌فرماید: نفس کشیدن من با ملاحظه و احتیاط باید باشد؛ چراکه اگر بخواهم کمی عمیق‌تر نفس بکشم استخوان‌های دنده‌ام مانع می‌شود.
رفقا! آن اتفاقی که نباید می‌افتاد، افتاد. افراد بُزدلی مثل ابن‌عباس‌ها و عقیل‌ها بودند که این اتفاق رخ داد. سلمان در یک تعبیر فارسی می‌گوید: آن کاری که نباید انجام می‌شد، انجام شد. ای کاش می‌بودیم! و… .

روضه حضرت زهرا-سلام الله علیها-
علی-علیه السلام- را به مسجد بردند؛ اما دیگر خبری از آن حیدر کرّار نیست. آنها توانستند دست او را ببندند؛ زیرا صدای «یا فِضَّةُ خُذِینِی» کمر او را خم کرده است.
امشب، شب سرنوشت شیعه است و من عمداً می‌خواهم روضه را طولانی‌تر بخوانم. امشب خوب گریه کنید تا دل امام زمان_ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف _ برای ما بسوزد. بگذارید نقشه همه آن کسانی که برای شیعه توطئه چیده‌اند رو شده، رسوا شوند. ما فاطمی هستیم.
به شما نمی‌گویم که این رَجّال‌ها چگونه علی-علیه السلام- را از خانه بیرون آوردند! نمی‌خواهم شما را اذیت کنم؛ اما علی-علیه السلام- که اصلا از کسی خواهش و درخواستی ندارد. اینجا وقتی جلوی در رسید فرمود: اجازه بدهید یک لحظه فاطمه‌ام را ببینم، حضرت عبا را به فضه داد تا روی فاطمه-سلام الله علیها- بیندازد. علی-علیه السلام- رفت. وقتی فضه عبا را روی بدن فاطمه-سلام الله علیها- انداخت، گویا بدنش گرم شد و بوی علی-علیه السلام- را استشمام کرد، مانند کساء یمانی. این همان عبایی است که علی-علیه السلام- از یمن آورده بود. فاطمه-سلام الله علیها- چشمانش را باز کرد؛ حسنین-علیه السلام-جلوی در زانو به بغل، نشسته‌اند. علی-علیه السلام- را از مقابل چشمان بچه‌هایش بردند. فاطمه-سلام الله علیها- به فضه فرمود: کمکم کن بنشینم. حضرت نشست و فرمود: فضه! کمی از من فاصله بگیر؛ سپس «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللّه» گفت و دست به دیوار گرفت و برخواست. فاطمه-سلام الله علیها- در این لحظه روی پایش ایستاد، بسیار خوشحال شد. فرمود: فضه! علی-علیه السلام- را به کدام سمت بردند؟ عرض کرد: به سمت مسجد بردند. حضرت از در خانه بیرون آمد. حسنین-علیه السلام-تا مادرشان را دیدند که بیرون آمد، بسیار مسرور شدند. امام حسن-علیه السلام- برخواست و مادر به او تکیه کرد. به حسین-علیه السلام- فرمود: حسینم! تو اینجا بمان و با ما نیا. الان عین ماجرای کوچه می‌خواهد اتفاق بیفتد. امام حسن-علیه السلام- آرام قدم برمی‌دارد. حضرت فرمود: حسنم تندتر برو؛ تا اینکه به علی-علیه السلام- رسید. این زن و شوهر دوباره روبه‌رو شدند. دوباره مباهله شده است؛ اما این، مباهله‌ی متفاوتی است. علی-علیه السلام- تا قبل از این، فکر می‌کرد کار تمام شده است؛ اما وقتی دست فاطمه-سلام الله علیها- به کمربندش خورد، جان گرفت. دید که یَدُاللهی دوباره سراغ او آمده است. اما به یاد حرف پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-افتاد که فرمود: علی جان! هیچ دفاعی از خودت نکن، حتی اگر دستت باز شد، آن را بسته بپندار.
اینجاست که علی-علیه السلام-، علی-علیه السلام- است؛ پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم- پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-است؛ فاطمه-سلام الله علیها-، فاطمه-سلام الله علیها- است. اینجاست که خدا، خدایی می‌کند. فرمود: علی جان! خدا امتحانی از تو می‌خواهد بگیرد که تا به حال از هیچ‌کس نگرفته است. همسرت را در مقابل دیدگانت و در زیر نگاهت مورد آزار و اذیت قرار می دهند .
عالم فدای تو یا علی! تو کیستی!
علی-علیه السلام- را بردند و فاطمه-سلام الله علیها- دوباره به قدرت خدایی برخواست. شیعه! ببینید معجزه خدا اینجاست: یک زن باردار که استخوانی برایش باقی نمانده است، آن‌طور بلند می‌شود و از علی-علیه السلام- حمایت می‌کند، تازیانه و لگد می‌خورد، اما دوباره بر می‌خیزد و به مسجد می‌رود.
ای حجت خدا! ای امام زمان! شاهد باش ما برای مادرت گریه کردیم؛ فردای قیامت مزد ما را بده! شیعه را عزیز کن! اجازه نده شیعه، ذلیل و دشمن شاد شود! غیرت دینی و شیعه بودنم اجازه نمی‌دهد بعضی امور سیاسی امروز را تحمل کنم. اینها رجّال‌های دشمن هستند.
بسوز و اجازه بده تا قلبت بسوزد؛ و فاطمه-سلام الله علیها- امشب مادری کند.