qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

شکر و استغفار

الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم المصطفی محمد و آله الطاهرین

اللهم اللعن ابا الشرور و اتباعه فی کل لحظةٍ من الأزل الی الأبد بعدد ما احاط به علمک.

اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ الی سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة.

صلواتی برای امام زمان علیه السلام مرحمت بفرمایید.

خدا را شاکریم که تا این ساعت توفیق همراهی با شهر رمضان را با عنایت، لطف و توفیق خودش به ما داد. این ساعت‌هایی که از ماه رمضان مانده ساعت‌هایی است که خدا خیراتش را مضاعف می‌کند تا عید فطر، شب عید فطر که می‌شود به اندازه کل ماه رمضان خدا لطف می‌کند. این است که هنوز سر سفره هستیم، میل و اشتهایمان را نسبت به ماه رمضان از دست ندهیم که آن کمالی را که حق ما است و زمینه‌اش را خدا فراهم کرده از دست ما نرود.
«کلٌ یعمل علی شاکلته» هر کسی با یک شاکله‌ای دارد زندگی می‌کند، این شاکله خیلی مهم است، یک نفر شاکله‌اش دزد است، وقتی شاکله دزد شد دیگه به همان او را می‌شناسند. یک نفر نه، شاکله‌اش ایمان است ولو لغزش هم داشته باشد، چون شاکله ایمان است به لغزش او نگاه نمی‌کنند، به شاکله ایمانی او نگاه می‌کنند، به دزد هم در وقتی که امانتداری می‌کند نگاه نمی‌کنند. اگر دزد یک جا امانتداری کند، قبول نمی‌کنند می‌گویند: آن جا هم نقشه دارد. مؤمن اگر یک جا هم خطا کرد می‌گویند: خطا کرده، مؤمن است. این شاکله خیلی با ارزش است.

در وجود ما دو چیز باید شاخص باشد؛ یکی تشکر، شکر، شاکر بودن، نمک‌شناسی، قدرشناسی، انصاف.
من بپذیرم این شخص در حق من خدمت کرده، بی‌مرام نبودن، با مرام بودن، انسان حق را نگه دارد، این را از ما می‌خواهند. حضرت فرمود فرق بین انسان و حیوان شکر است. شیطان می گوید: که اگر من کسی را اغواء کردم، به این‌جا می‌رسد که کفران نعمت می‌کند، حالت شکر را از دست می‌دهد. خانم شما، توی خانه زحمت می‌کشد، کلفت که نیست. او یک فردی است از جنس شما، خدا یکی را زن، یکی را مرد قرار داده،‌ از جنس ما است، مثل ما می‌فهمد، حرف می‌زند، درک دارد، یک فوق‌العادگی هم خدا به او داده که او را در یک اموری کمک کرده، حالا دارد خدمت می‌کند. من شکر داشته باشم، از او تشکر کنم.
یک مرد است دارد برای خانه‌اش زحمت می‌کشد، غیرت به خرج می‌دهد، خودش را نمی‌اندازد، سرپا نگه می‌دارد، یک زن باید این را بفهمد، باید به او نشان دهد که من می‌فهمم شما دارید برای این خانه زحمت می‌کشید، تشکر کند.
حضرت فرمود فارق و فاصل بین ما و حیوان شکر است. اگر شکر نمی‌بود انسان‌ها به صورت حیوان عقب‌گرد پیدا می‌کردند.
امام سجاد(ع) روی اسب هم که بود یاد یک نعمتی می‌افتاد همان جا پیشانی‌اش را می‌گذاشت روی زین اسب سجده می‌کرد؛ شد سجاد. اگر کسی می‌آمد خدمتشان؛ زن و شوهری که اختلاف داشتند اختلافشان را حل می‌کرد، زن و شوهر می‌رفتند حضرت می‌افتاد به سجده. تشکر می‌کرد از خدا که به او لطف کرده اختلاف یک زن و شوهر را حل کرده. شکر و تشکر باید در وجود ما موج بزند، بنشین ببین چه نعمت‌هایی خدا به شما داده. یک آقایی امام جماعت بود گفت من شمردم پنج هزار نعمت از خدا نوشتم، پنج هزار تا!. بعد اعلام کرده بود که اگر کسی پنج هزار نعمت را بنویسد مسجد جایزه مهمی برای او در نظر می‌گیرد، می‌گفت تا 2500 نعمت رادر وجود یک فرد نوشته بودند.
همین جوری از ما بپرسند می‌گوییم پنجاه تا نعمت بیشتر نداریم. وقتی آدم از دست می‌دهد می‌فهمد چه نعمت‌هایی است.
شکر و تشکر، یعنی همین نماز، روزه، خمس، زکات، جهاد، ولایت، سینه‌زنی، گریه، کربلا، مشهد، صله رحم، همه را جمع بکنی بخواهی با قطره‌ چکان عصاره و اسانس آن را بگیری می شود شکر.
و استغفار (عذرخواهی). بتوانی به موقع تشکر کنی، به موقع هم عذرخواهی کنی. نمود و نماد انسان توی این دو تا است، اگر این دو تا را پیدا کردی بدان شما درست دارید راه می‌روید. اگر گفتی نه بابا حقمان است، وظیفه‌اش است برای ما این کار را بکند، پدر شده برای چی! این جوری حرف زده، بلانسبت شما جای این فرد جای دیگه‌ای است. جای او قاطی انسان‌ها نیست باید برود جای دیگه. انسان آفریده شده؛ آمد پیش حضرت گفت: آقا من تمام زندگی‌ام را گذاشتم برای مادرم، پدرم فوت کرده، حضرت فرمود: کاری نکردی، گفت آقا تمام زندگی‌ام! حضرت فرمود یک ساعت حاملگی که به تو باردار بود، مزد یک ساعت هم نمی‌شود! نُه ماه تو را نگه داشته تا تکوّن پیدا کنی‌، این فهم خیلی مهم است!
امام سجاد(ع) دو تا داماد داشت،‌ دامادهایش آمدند خانه‌شان. حضرت عبایش را پهن کرد، فرش هم بود، حضرت به عنوان اکرام و احترام عبایش را برداشت انداخت به دامادهایش فرمود شما دو تا بفرمایید روی عبای من بنشینید. خیلی به آن‌ها تکریم کرد بعد فرمود: شما دو تا کار برای من کردید؛ هم ناموس من را نگه داشتید، هم به جای من رزقشان را دارید می‌دهید. ببین فهم را. این فهم‌ها از معصوم است. هم ناموس من را حفظ کردی! آفرین بر شما. این کلمه را هم حضرت گفت: مرحباً بکم. هم رزقشان را، بار ما را سبک کردید، ما رزقشان را باید می‌دادیم، تو داری می‌دهی.امام این است، اندازه را می‌دهد که من بفهمم قدرشناس باشم.
الان شما آمدید دراین هیأت، آدم باید بفهمد که چقدر زحمت کشیده شده این جا سر پا است. چقدر امکانات پخش شده، آدم این‌ها را ببیند. من گاهی عرض می‌کنم ما برای این دکمه پیراهنمان هم باید شکر کنیم همین یک دکمه! که گاهی شما می‌بینی اگر همین یک دکمه نباشد شما بیرون نمی‌توانی بروی! این شصت شما، اگر نباشد دکمه‌ات را نمی‌توانی ببندی. ببین نعمات چقدر ریز است!الان نگاه نکن، نعمت این جوری است؛ کلید را می‌زنی برق روشن می‌شود، نخیر! آن موقع چراغ دستی‌، دستمان می‌گرفتیم، از این موشی‌ها! جلوی پایمان راهم به زور می‌دیدیم.
من یادم هست توی حوض آب، این قدر یخ می‌بست که می‌خواستند وضو بگیرند، باید یخ را می‌شکستند بیچاره بودند تا یک ذره آب بردارند. الان شما شیر را باز می‌کنید آب گرم، آب سرد، این خیلی شکر دارد. چشم شما به آن آب افتاد نعمت بزرگی است خدا به شما داده. حالا می گویند: بله باید این کار را می‌کردند، آب و فاضلاب وظیفه‌اش بوده، بله، ولی نعمت است، آن زمان‌ها ما می‌رفتیم نفت می‌گرفتیم بوی نفت، تا صبح سر درد، بخاری هم نفتی بود کار نمی‌کرد ده دفعه روشن می‌کردی، بعد خیلی ساده الان شما اصلاً بو نمی‌فهمی. کولر گازی، کولر آبی، ماشین دربست سوار می‌شود، آقا می‌رود آژانس زنگ می‌زند، بچه‌اش را می‌فرستد غیر انتفاعی، تا لباس یک خرده کهنه می‌شود می‌اندازد بیرون یک لباس نو می‌گیرد. ما سابق دبیرستان می‌رفتیم شلوارهایمان را وصله می‌زدیم، یک چیز عادی بود. اصلاً وصله و پینه عادی بود،‌ الان این لباس ها نعمت نیست؟ حالا یکی از این نعماتی که باید شکر آن را به جا بیاوریم نعمت ماه رمضانی است که دارد تمام می‌شود. ببینید رفقا! امام سجاد و این صحیفه که دست من هست. من دارم به شما می‌گویم به خودم هم یادآوری می‌کنم، هر کسی صحیفه را چسبید و از این فاصله نگرفت تشرف خدمت امام زمان(عج) برای او آسان می‌شود. این را از خودم نمی‌گویم از علامه مجلسی می‌گویم. وقتی امام زمان را ملاقات کرد به حضرت فرمود: آقا من الان شما را زیارت کردم شاید شما را دیگر نبینم یک چیزی بدهید که نبود شما را پر کند، حضرت فرمود: صحیفه سجادیه. این قدر صحیفه سجادیه را زن‌ها توی اصفهان، خواندند، حتی پیرزن‌ها مستجاب الدعوة شدند. صحیفه سجادیه بخوانید، روح قرآن، روایات، دین و روح بندگی را می‌فهمید.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَكْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ» خداحافظ ای بهترین همراه ما که چه همراه خوبی بودی!
«وَ يَا خَيْرَ شَهْرٍ…» چه ماه خوبی بودی ماه رمضان
«فِي الْأَيَّامِ وَ السَّاعَاتِ» چه ساعات عجیبی داشتی؛ شب قدر، نیمه‌های شب، سحر، موقع افطار.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِيهِ الْآمَالُ» خداحافظ ای ماهی که باعث شدی آرزوهای ما مستجاب شود، خیلی آرزوها، ما فکر نمی‌کردیم بتوانیم درِ خانه خدا دوام بیاوریم، پانزده، شانزده، هفده ساعت ممتد با روزه عبادت کردید، روزی هفده ساعت. ببین الان ما می‌رویم نماز چقدر طاقت می‌آوریم توی نماز؟ یک ربع! نماز جماعت نیم ساعت بیشتر بشود اذیت می‌شویم. هفده ساعت عبادت کردید. آقا حواس‌ها جمع باشد من دارم مسائل مهمی می‌‌گویم.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ» خداحافظ ای ماه رمضان که چقدر ما را نزدیک کردی.
«وَ نُشِرَتْ فِيهِ الْأَعْمَالُ» چقدر اعمال انجام شد. توی یک شب قدر چقدر عمل از این مردم رفت آسمان، چقدر عمل؟! همه هم شریک بودیم، حواست باشد همه هم شریک بودیم. امام سجاد(ع) یاد داد؛ فرمود: آخر ماه رمضان شد به خدا این را بگو؛ بگو خدایا توی این ماه رمضان خیلی‌ها اعمال خوبی انجام دادند ما نتوانستیم، ثواب آن‌ها را هم به ما بده.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ قَرِينٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً» خداحافظ ای ماهی که همراه ما بودی که چقدر، قدر تو پیش خدا بزرگ بود. یک شب را خدا هزار ماه کرد، چون ماه بزرگ بود. قرآن را در این ماه فرستاد چون این ماه، ماه بزرگی بود. امام زمان(عج) در این ماه مبدأ نزول ملائک برای ما بود، ایشان برایمان دعا و استغفار کرد، پرونده‌ها را عوض کرد. راه‌های بسته، باز شد.
«وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُودا» چقدر سخت است که دارد می‌رود.
«وَ مَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُهُ» چقدر سخت است! دوری تو دردناک است.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ أَلِيفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ، وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِياً فَمَضَّ» وقتی آمد چقدر خوشی و سخاء آورد، حالا دارد می‌رود چقدر غم به جا می‌گذارد.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِيهِ الْقُلُوبُ» خداحافظ ای ماهی که باعث شدی قلب‌ها رقیق شد. وقتی آدم گرسنه‌اش می‌شود، وقتی “انفاسهم فیه تسبیح، نومکم فیه عبادة”،قلب هم رقیق می‌شود
«وَ قَلَّتْ فِيهِ الذُّنُوبُ» چقدر گناه‌ها کم شد.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ نَاصِرٍ» خداحافظ این یار و ای ناصری که «أَعَانَ عَلَى الشَّيْطَانِ» کنار ما ایستادی با شیطان مبارزه کردی. شما حلال را نخوردید، حرام که جای خودش است!
«وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ» آن صاحب و همراهی که راه را آسان کرد و ما همراهش رفتیم.
به دوستان خودم گفتم، حالا بعد از ماه رمضان همین را ادامه بده. یک صفحه قرآن بخوان، نمازهایت را هم اول وقت بخوان، همین! تمام شد. دور پدر و مادرت هم بگرد. آقا، قرآن هم نخواندی، نمازت هم اول وقت نخواندی، دور پدر و مادرت بگرد. این را یادگاری دارم می‌گویم. مطمئن باش وقتی دور پدر و مادرت گشتی خدا حساب می‌کند دور علی(ع) و فاطمه(س) گشتی. من از روی روایت می‌گویم. اگر بابایت از تو راضی شد امیرالمؤمنین(ع) راضی است، اگر مادرت راضی شد فاطمه زهرا(س) از تو راضی است، پدر و مادرت را راضی نگه دار، دست مادرت را ببوس، بکش به سر و صورتت، از او عذرخواهی کن، اگر از دنیا رفته برو سر قبرش آن جا عذرخواهی کن.
شخصی گفت: آقا مشکلاتم زیاد شده. حضرت فرمود: پدر و مادرت زنده است؟ گفت آقا، بابایم زنده است. حضرت فرمود : برو سر قبر مادرت آن جا از بابایت هم بخواه که برای تو دعا کند. وقتی که رفت حضرت فرمود: ای کاش مادرش زنده بود می‌گفتم مادرش دعا کند.
السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک.