فقط به سوالات دارای اهمیت پاسخ داده میشود. برای مشاوره خصوصی و طبی با سامانه غدیر استاد الهی با شماره: 9099070261 و با تلفن ثابت تماس بگیرید.
طلسم2
پوشش مادر مقابل فرزند
سلام مادر که جلوی پسر ۵تا۶ تاب وشلوارک نیپوشد مشکل دارد؟؟
لطفاً سوالاتی که جنبه خصوصی دارد را از طریق سامانه مطرح بفرمایید
طلسم
سلام دختری که بختش رو بستن چکار باید بکنه؟
خدا یک شوهر می فرستد وآن یک شوهر را شما جواب و رد کردی.
اعتقادی
سلام از آنجا که دعای ابو همزه بعد از نیمه شب شرعی شروع میشود آیا نشستن وخواندن دعا افراط حساب میشود؟
باید دید چه کسی می‌خواند آیت‌الله بهجت(رحمه الله) یا بنده.
اکرام ارحام
سلام خواهرها و برادرم ازدواج کردن و خونه مستقل دارند اما مادرم بیش از اندازه از خودش انتظار داره که براشون پخت و پز کنه بفرسته حتی ادویه، نون و … براشون میفرسته خودش پا درد و کمر درد داره اما زیاد این کار رو انجام میده. من بهش میگم زیاده روی میکنی ناراحت میشه ازم و خودمم ناراحت میشم که با حرفم مادرمو ناراحت کردم.آخه اونها خودشون مستقلند کمکش نمیکنن احساس میکنم مادرم داره لطف اضافه تر از نیاز و لیاقت اونها میکنه. الان من نمیدونم من درست میگم یا این که این از بخل بنده هست و کار مادرم درسته ؟
لطفاً سوالتان را در دو سه سطر بصورت خلاصه مطرح بفرمایید، و در صورت عدم امکان با سامانه مشاوره تلفنی تماس بگیرید.
عروس خانواده
سلام خدا قوت. ما با تک عروس خانوادمون خیلی خوبیم و سعی می کنیم احساس ناراحتی نکنه از ما. ولی با این وجود چیزی که در نظر بنده جالب نیست این هست که برادرم مقداری لوس هست و همیشه انتظار داره آب تو دل زنش تکون نخوره و هواشو داشته باشیم مخصوصا از مادرم توقعاتی داره و مادرمم که زن عاقلیه برای اینکه خدای نکرده مسئله ای بین خودش و عروسش پیش نیاد ناراحتیشو پیش برادرم بروز نمیده و سعی میکنه کم نذاره براشون اما من ناراحتم که چرا زنش بیخیاله و چرا به زنش نمیسپره که اونم هوای مادرمو داشته باشه و تو خانواده نقش عروسکی رو بازی نکنه که دعوت بشه و پا روی پا بذاره و بعد هم تشریفشو ببره. سوال بنده این هست که آیا ما داریم محبت اضافه بر ظرفیت به برادر و عروسمون میکنیم؟ و چه رفتاری باید باهاشون داشته باشیم؟
لطفاً سوالتان را در دو سه سطر بطور خلاصه مطرح بفرمایید، و در صورت عدم امکان با سامانه مشاوره تلفنی تماس بگیرید.
فرزند آوری
سلام فاصله سنی بین فرزندان چند سال باید باشد
3 سال
زندگی با خانواده همسر
سلام من 22 سالمه سه ساله ازدواج کردم و از ابتدای زندگیمون شوهرم که از لحاظ عاطفی بسیار به خانواده اش وابسته است و همچنین خانواده اش هم بسیار به اون وابسته هستن و انتظارات زیادی ازش دارند به خصوص خواهرانش اصلا یه جورایی یه پناهیه برای خواهراش ایشون از اول خونه اجاره کردن و حالا بعد از سه سال پدر و مادرش گفتن که بریم طبقه بالای اونا زندگی کنیم توی این سه سال چالش های خیلی زیادی بین من و خانواده اش بوجود اومده به خاطر همین من میترسم که برم اونجا زندگی کنم از اینکه دلهره و اضطراب و دعوا بوجود بیاد میترسم از یه طرفم نمیتونم به همسرم بگم که نریم اونجا چون این هم خیلی اذیتش میکنه و من نمیخوام چون دوسش دارم … شما میگید چه کار کنم؟؟
افتخار کنید به این دعوت و اینکه عاقلانه آنها را پدر و مادر خودتان فرض کنید. محبت یک طرفه داشته باشید و خدا را از خودتان راضی کنید. این را امتحان بدانید.