دستورات دین
با عمل به دستورات دین، برای خودتان جایگاه درست کنید
«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
الحَمْدُ لله رَبِّ العالَمین الصَّلوةُ وَالسَّلامُ علیٰ سَیِّدِنا وَنَبِیِّنا وحَبیبِ قُلوبِنا وَطَبیبِ نُفوسِنَا وَشَفِیعِ ذَنوبِنا اباالقاسِمِ المُصْطَفیٰ مُحَمَّد و آلِه الْمِعْصومینَ المُکَرَّمین سِیَّما بَقیَّة الله فی الاَرَضین.»
«اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي اَلاِمامِ التَّقيِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِكَ عَلي مَن فَوقَ الاَرضِ و َمَن تَحت الثَّري اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تآمَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَة كَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلي اَحَدٍ مِن اوليائِكَ.»
صلواتی برای امام رضا-علیهالسلام- مرحمت بفرمایید.
اینکه ما در قالب و شکل دین قرار میگیریم و آموزههای دینی را دنبال میکنیم یک معنا دارد، که اگر آن معنا برای ما واضح نشود عملزده میشویم؛ مثلا فکر میکنیم فقط یکسری دستورات را داریم انجام میدهیم، حال آنکه اینچنین نیست بلکه به دنبال این قرار است برای افرادی که داخل دین آمدند و به دستورات عمل میکنند و نسبت به آنها مواظبت دارند یک اتفاق بیفتد، آن اتفاق چیست؟ این است که جایگاه و موقعیت آنها در قالب و پرتوی دین تعریف و معلوم بشود. مثلا ببینید یک نفر سلمان-رحمهاللهعلیه- میشود و یک نفر هم میشود مالک اشتر-رحمةاللهعلیه-؛
هر دو در دین بودند و آموزههای دینی به آنها حاکم بوده است، اما تصویری که شما از سلمان دارید غیر از مالک اشتر است و ما این را جایگاه میگوییم. یا مثلا شما حضرت امام-رحمةاللهعلیه-، آقای بروجردی-رحمةاللهعلیه-، آقای بهجت-رحمةاللهعلیه-، آقای خوشوقت-رحمةاللهعلیه-، مرحوم بافقی و مراجع را در نظر بگیرید! اگر از آنها دینشان را بگیرید دیگر آن جایگاه را نخواهند داشت و فقط آدمهای خوب و بزرگی هستند، مانند ماهاتما گاندی و چهگوارا که فقط مبارز بودند و جایگاهی را اشغال نکرده بودند، اما سید حسن نصرالله، قاسم سلیمانی و شهید حججی را ببینید! جایگاه دارند؛ و این غیر از شخصیت دنیایی آنهاست؛ یعنی دین یک بُردی دارد که اگر کسی خودش را در آموزههای دین قرار بدهد آن قوارهی حقیقی و جایگاه مخصوص را به او میدهند.
ببینید حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- عصمت کبری و حجة الله علی الحجج است، اصلا معانی این کلمات برای یک زن تعریف نشده است. فاطمه-سلاماللهعلیها- شفیعهی بهشت است، یعنی در قیامت شفاعت فاطمه-سلاماللهعلیها- مطرح است و این یعنی جایگاه. زینب-سلاماللهعلیها- هم برای خودش جایگاه درست کرد.
الان شما هدف مادر شهید، انگیزه و صبر او را ببینید
راهی که به مادران نشان میدهد را ببینید!
یا یک خانم محجبه اعتقاد به یک جریان دارد که چادر سرش میکند و او باز بین مذهبیها چهره است.
پس ما میخواهیم این را بررسی کنیم که چطور میشود این جایگاه را پیدا کرد.
حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- میفرمایند: «إذا عَلِمَ اللهُ حُسنَ نیةٍ مِن أحَدٍ إکتَنَفَهُ بِالعِصمَةِ»
«هرگاه خداوند ببیند کسی حسن نیت دارد او را در پناه خود حفظ میکند» (بحارالانوار/ج۷۵/ ص۱۸۸)
مثلا خدای متعال به این حسین آقا به تعبیر امروزی یک ورژنی میدهد که همه را پشت سر میگذارد؛ یکدفعه یک تصمیم بهجا میگیرد. از طرف دیگر ممکن است فرد در جایگاه شیطان باشد؛ مثلا همه نمیتوانند معاویه باشند، معاویه بودن خیلی فاکتورهای خاصی از خباثت و شیطنت لازم دارد، خودِ شیطان خصوصی، او را معاویه کرده، و الا هر کسی نمیتواند معاویه بشود! یا هر کسی نمیتواند یزید بشود؛ شیطان به او عنایت و با او کار داشته که چنین آدم پستی شده است.
خب حالا میخواهم یک پارادوکس و یک تضادی را در مقابل شما بگذارم که شما به مساله یک جور دیگری هم نگاه کنید. ببینید! حرّ در یک رفت و آمد است، یا میخواهد مثل معاویه بشود یا میخواهد مثل سلمان-رحمةاللهعلیه- باشد. خوب دقت کنید! یعنی یک فرد بهجای پنجاه سال، در مدت پنج ساعت تبدیل به شخصیت دیگری میشود، یا افرادی مانند زهیر یا زبیر. رفقا! ما مدام در این حالت هستیم، برای همین روایت دارد که در آخرالزمان دینداری مثل آتش کف دست است؛ فرد در صبح متدین هست اما بعدازظهر بیدین میشود، یا بعدازظهر بیدین است ولی شب متدین شده، لذا برای همین گفته شده مدام بگویید: «يا اَللَّهُ يا رَحْمنُ يا رَحِيمُ يا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلی دِينِکَ» (بحارالانوار/ج۵۲/ص۱۴۸/دعای غریق)
یعنی خودتان را در یک کهف، در یک پناه قرار بدهید.
حالا سهم من در ایجاد این جایگاه چیست؟ سهم من این است؛ اگر به اندازهی یک ربع حوصله دارم قرآن بخوانم این کار را انجام بدهم، همین را از من میخواهند و من باید این یک ربع را قرآن بخوانم. ممکن است برای یک نفرِ دیگر پنج دقیقه یا یک ساعت قرآن خواندن باشد. یا مثلا من در روز باید ده تا کار خوب انجام بدهم و اگر دو تا خطا هم انجام دادم و توبه کردم عیبی ندارد.
ببینید! همه به خدا بدهکار هستند، حتی انبیا و ائمه-علیهمالسلام-!
اینکه مومن همیشه باید خودش را مقصر بداند جزء اعتقادات ماست.
(عبارتی که میخواهم به شما بگویم یک مقدار سنگین است، برای هضمش یک صلوات بفرستید)
ببینید امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- در دعایی میفرماید: خدایا من دوست دارم که تو، هم از من راضی بشوی و هم من را ببخشی؛ و میدانم که تو از من راضی نخواهی شد، ولی من را ببخش! (یک مقدار تامل کنید که من چه گفتم!) حضرت-علیهالسلام- میفرماید: خدایا من میدانم راضی کردن تو سخت است و تو راضی نمیشوی، ولی میتوانی من را ببخشی.
ببینید حجت خداست و در کاملترین نقطه است، ولی وقتی به خدا میرسد خودش را چگونه میبیند؟ میگوید من میخواهم خدا را راضی کنم؟! معلوم هست که نه، بلا تشبیه مثل این میماند که من بگویم میخواهم امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- را از خودم راضی کنم، مگر میشود؟ امام زمان-علیهالسلام- برای اینکه به یک نفر نمره بدهد هزار تا فاکتور دارد، من کی میتوانم آنچه که امام زمان-علیهالسلام- میخواهد را انجام بدهم؟ ولی میتوانم به امام زمان-علیهالسلام- بگویم: آقا! من را قبول کن و ببخش.
ببینید چقدر مهم است! یعنی خودت را با خدا در یک مداری قرار بدهی که هم، فکر کنی و بدانی که کار دست تو هست و هم فکر کنی که کار دست تو نیست. حرّ اینجوری جلو آمد؛ حرّ در حالتی قرار دارد که هم میتواند أشقی الأشقیاء باشد و هم میتواند أسعد السعداء باشد، خب در این کشش و رفت و آمد سهم من چیست و باید چکار کنم؟ من باید زمینه را فراهم کنم و بخواهم که خدا این حرّ بودن را در من ایجاد کند؛ ناموس مردم مال مردم است، اگر من دنبال ناموس مردم رفتم این زمنیه را برای خودم فراهم نکردم! دروغ، حقهبازی و کلاشی مال آدم فاسق است، اگر اینها در وجود من هست خب یعنی من نمیخواهم زمینه را برای خودم فراهم کنم!
حالا چگونه زمینه فراهم میشود؟ ببینید هر کس برای خودش یک دایرهی ممکن دارد، شما از آن دایرهی ممکن خودت بیرون نرو؛ یعنی یک فردی ممکن است خوابش سنگین باشد، از او توقع ندارند که اول وقت نماز صبح بخواند، یک ربع هم به آخر وقت نمازش را بخواند میگویند اول وقت است، ولی یک نفر پنجاه سال سن دارد، او میتواند نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار شود، اما بلند نمیشود! لذا این تغییر در او اتفاق نخواهد افتاد ولی ممکن است برای آن فردی که یک ربع به طلوع آفتاب نماز میخواند این اتفاق بیفتد و این جایگاه را به او بدهند.
حالا سر اصل مطلب بیاییم؛ حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- برای خودش جایگاه درست کرده است، در روایت «نَاحِلَةَ الْجِسْمِ» میشنوید یعنی در یک زمان کوتاه که هفتاد و پنج روز یا نود و پنج روز است بدنی از ایشان نمانده است، حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- میداند چه جایگاهی را دارد اشغال میکند. ببینید اباعبدالله-علیهالسلام- رو به زینب-سلاماللهعلیها- میکند و میفرماید: خواهرم زینب! قرار است ما برای خدا کاری را انجام بدهیم که به واسطهی این کار، خدا امت پیغمبرش را نجات بدهد. به تعبیری مو لای درز این کار هم نباید برود، زینب جان! اگر یک ذره کمطاقتی کنی خدا آن را به ما نمیدهد.
چرا حضرت-علیهالسلام- هفتاد و دو نفر را انتخاب کرد؟ چرا هفتاد و سه نفر انتخاب نکرد؟ چون میدانست آن شخص هفتاد و سومی کار را خراب میکند و میدانست فقط هفتاد و دو نفر کار را درست انجام میدهند.
برای اینکه متوجه بشوید مثال بزنم؛ آشپز یک هتل چهار ستاره یا پنج ستاره میداند این ادویه را باید در پنج دقیقهی آخر در غذا بریزد و برای همین است که غذایش خوشمزه و خوب میشود، ولی اگر همین ادویه را یک ربع قبل از پخت غذا به آن اضافه کند مثل بقیهی آشپزها میشود.
در فیلم نشان داد که یک فردی میبایست دویست و پنجاه تا چای را امتحان کند و بچشد و بگوید کدام مرغوبتر است تا برای این کارخانه بِرند بشود!
اللهاکبر! چه ذائقهای هست که اینقدر طعمهای نزدیک به هم را تشخیص میدهد. تازه این یک چیز مادی است. ممکن است شما نماز را تا آخر خوب بخوانید، ولی «السلام علیکم» نماز را خوب نگویید، این باعث شود شما را از یک گروه بزرگ جدا کنند و بگویند همه چیزش خوب بود فقط سلام نمازش را خوب نداد؛ الله بختکی نماز را تمام کرد.
برای همین مالک اشتر با سلمان، ابوذر با مالک، شهید حججی با بقیهی شهدا و قاسم سلیمانی از بقیهی فرماندهها جدا میشوند، فلهای که نیست.
حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- پذیرفت که پشت در برود، ایشان علم امامت و علم نبوت دارد؛ یعنی هم از نبی خبر دارد و هم میداند امام دارد چکار میکند. ببینید اگر حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- پشت در نرود یک سر سوزن از مقامش کم نمیشود، ولی اگر حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ» نشود و سیلی نخورد وقتی وارد صحرای محشر میشود همهی آن هشت در باز نمیشود.
شما فکر نکنید که حرمله نشانهگیر خوبی بوده، قضا و قدر هم با او بود و باید تیر به گلو بخورد. قضا و قدر به دزد هم کمک میکند چون قرار است او دزد بشود، لذا یک موقعی وارد عمل میشود که صاحب ماشین نیست.
ببینید در قضیهی عاشورا یک مکث دو سه ساعته شد و این مکث برای این بود که باید یک نفر از خانوادهی اشعث برسد و در عاشورا سهیم باشد، چرا؟ چون قبلا کارهایی کرده و حالا کلاسش این شده که باید در خون حسین-علیهالسلام- شریک باشد.
یک نفر هم اینقدر کارهای خوب کرده و دست مادرش را بوسیده که لیاقت پیدا کرده امام زمان-علیهالسلام- را ببیند با اینکه ایشان را نشناخته باشد. (بگیرید چه میگویم، اینها کلید است!)
پس برای خودت جایگاه درست کن؛ یکدفعه ریسک کن و قرضهای پدرت را به عهده بگیر، بعد ببین چه اتفاقات عجیب و غریبی میافتد. با دو رکعت نماز اتفاق عجیبی نمیافتد ولی اگر یک دفعه از یک گناه صرفنظر کردی و گفتی این زن شوهردار است، برایت جایگاه درست میکنند.
امیرالمؤمنین-علیهالسلام- برای خودش جایگاه درست کرد همین جوری که نیست، حضرت-علیهالسلام- به جای پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- خوابید، در رکوع صدقه داد و از دین دفاع کرد. الان دفاع از جمهوری اسلامی با ده سال پیش فرق میکند، الان اگر کسی از نظام دفاع کرد به او جایگاه میدهند، نظام، ولیفقیه است، نظام، خانوادهی شهدا هستند، نظام، دلسوزها و پای کارها هستند، نظام کسانی هستند که دغدغه دارند، ما همه را که نظام نمیگوییم.
پس تصمیم بگیرید و پای یک کار جدی خوب بایستید و منتظر باشید که میخواهند به شما جایگاه بدهند.
آقا! خانم! حضرت علی اصغر-علیهالسلام- با اختیار تمام پذیرفت تیر به گلویش بخورد، همانطور که حضرت اسماعیل-علیهالسلام- به پدرش گفت کارت را انجام بده. این را مطمئن باشید.
شما نگاه نکنید که حضرت رقیه-سلاماللهعلیها- سنش کم بود، امام زمان-علیهالسلام- پنج ساله بود که امام شد، اینها آدمهای عادی که نیستند و سه ساله و چهار ساله ندارد.
من در کرمانشاه منبر رفتم، این آقایی که میزبان ما بود یک دختر سه و نیم ساله یا چهار ساله داشت که عهدهدار کارهای سفره بود، ما موقع غدا داشتیم با پدرش صحبت میکردیم و غذا میخوردیم که این دختر بچه رو کرد به من گفت شما مگر در منبرِ امشب نگفتید که مکروه است موقع غذا خوردن حرف زد، پس چرا با پدرم صحبت میکنید؟! ببینید فهم این بچه چقدر است.
لذا اگر دیدید جایی یک دستوری است، آن دستور را سفت بچسبید چون میخواهند برای شما جایگاه درست کنند.
وصلیاللهعلیمحمدوآله.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کرج؛ هیأت رزمندگان؛ فاطمیهدوم؛ شباول؛ ۹۷/۱۰/۱۳