۷۹۱* قبل از این که مشهد بروی خیلی چیزها را می‌شنوی، خیلی بلاها به سرت می‌آید، فحش می‌شنوی، چون می‌خواهند تو را تطهیر کنند و بعد به مشهد ببرند، امام رضا-علیه السلام- تو را پاک می‌پذیرد. آنجا اگر بخواهی بگویی مرا پاک کن که دیگر وقتی نداری، آنجا به امام رضا-علیه السلام- می‌گویی یک چیزی […]
۷۹۰* طلبگی فقط حافظه و میل و استعداد و… نیست، استاد هم می‌خواهد، کتاب خوب هم می‌خواهد، خالی بودن از مشغله هم می‌خواهد.
۷۸۹* زندگی با پول نمی‌چرخد، اعتبار هم می‌خواهد؛ با اعتبار هم نمی‌چرخد، آبرو هم می‌خواهد؛ آبرو هم کافی نیست، معاشرت با مردم را هم می‌طلبد؛ آن هم کافی نیست، توفیق من عندالله هم می‌خواهد.
۷۸۸* «سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ» سبقت بگیرید، فردا می‌آید و می‌بینی که یک عده‌ای ثروت‌هایی در بهشت دارند و از آن ثروت‌ها استفاده می‌کنند و آنجا برو بیایی دارند و شما دستت خالی است.
۷۸۷* خواندن ادعیه و نمازها یک نور در وجود شما ایجاد می‌کند که شما را هدایت می‌کند، همان‌طور که در عالم ماده یک نور مادی باعث لرزیدن تلفن همراه هنگام تماس با آن می‌شود یا سبب روشن شدن تلویزیون با ریموت آن می‌شود.
۷۸۶* حضرت-علیه‌السلام- فرمودند دعای کمیل را جبرئیل از جانب خداوند آورد. اگر توانستید، هر شب آن را بخوانید! اگر نتوانستید، هفته‌ای یا ماهی یک‌بار و اگر باز هم نشد، سالی یک‌بار آن را بخوانید. این‌طور نباشد که این دعا را در طول عمر خود حداقل یک‌بار از ابتدا تا انتها نخوانده باشید، زیرا بدون آن […]
۷۸۵* چرا یک شب ثواب هزار ماه را پیدا کرد؟ به طوری‌که اگر یک نفر، پنجاه شب قدر را درک کرده باشد، ثواب پنجاه هزار ماه را برده است. این همه ثواب را برای چه می‌خواهد؟ چرا تسبیح حضرت زهرا-سلام‌الله‌علیها- این همه ثواب دارد؟ ما چون خود را دست کم گرفته‌ایم این سؤالات برای ما […]
۷۸۴* باید راه برای شما معلوم شود و باید بدانید که وجود شما یک وجود عادی نیست. اگر تمام بحارالانوار را بخوانید و بفهمید، تازه بخشی از وجود خود را شناخته‌اید. اگر تمام عمر خود را برای مطالعه و فهم اصول کافی بگذارید تنها بخشی از وجود خود را فهمیده‌اید و حظّ آن را برده‌اید.
۷۸۳* حضرت-علیه‌السلام- فرمودند اگر می‌خواهید وضوی شما مانند وضوی انبیاء-علیهم‌السلام- شود، حتما در هنگام وضو سوره‌ی قدر و آیة الکرسی را بخوانید.
۷۸۲* فرزند آقای بهجت-رحمة‌الله‌علیه- نقل می‌کرد که آقای بهجت-رحمة‌الله‌علیه- در فاصله‌ای که برمی‌خاست تا کتابی را برای مطالعه از قفسه‌ی کتاب بردارد، دعای خاصی می‌خواند، وقتی می‌رفت تا وضو بگیرد هم دعای دیگری داشت و … .
۷۸۱* یک قطعه سنگ همیشه سنگ و یک گُل همیشه گل است و هیچ‌گونه تحول و پیشرفتی ندارد. اما انسان این‌طور نیست گاهی می‌بینید به مدت دو ساعت گُل است و بعد از آن خار می‌شود؛ یک فرد ممکن است صبح هدایت شده باشد، ولی عصر شَقی باشد و بالعکس؛ حُرّ و زهیر ابتدا از […]
۷۸۰* آقای بروجردی-رحمة‌الله‌علیه- در سنین کودکی هم آقای بروجردی بودند، اما شخصیت ایشان بعدها معلوم شد، چرا که اگر این ظرفیت در ایشان نبود، مگر می‌توانست این همه علم را در خود جای دهد؟ اگر چنین ظرفیتی در وجود امام نبود، مگر امام خمینی-رحمة‌الله‌علیه- به آنجا می‌رسید که بتواند جهانی را تحت تأثیر قرار دهد؟! […]
۷۷۹* کسی مثل زبیر! لایه‌ی زیرین او نفاق و لایه‌ی بیرونی او ایمان است، خدای متعال کاری می‌کند که لایه‌ی زیرین زبیر معلوم شود و امیرالمؤمنین-علیه‌السلام- او را به همه‌ی زبیریان نشان می‌دهد و کسی مثل ظهیر! در لایه‌ی زیرین او ایمان وجود دارد برای همین خداوند ایشان را ذخیره می‌کند و او را جزء […]
۷۷۸* شما در دنیا قرار گرفته‌اید و قرار است به شما در دنیا بلا برسد؛ در روایت آمده است که بر مؤمن بیست و چهار ساعت نمی‌گذرد مگر آن‌که حتما بلایی به او می‌رسد، حتی اگر نوک قله‌ی کوه هم باشد خدای متعال وسیله‌ای را مأمور می‌کند تا او را اذیت کند، زیرا بلا بخشی […]
۷۷۷* پدر در خانه عمود خیمه است و ولیّ فقیه و مراجع در کشور عمود خیمه هستند، اگر شما این عمود را بردارید هیچ فرقی با کفار نخواهید داشت.
۷۷۶* عقل به ما قدرت تشخیص مصلحت و مفسده را می‌دهد و به‌واسطه‌ی آن می‌توان مسیر را به راحتی پیدا کرد.
۷۷۵* علم دین به کمک انسان مومنی می‌آید که قرار است به تکلیف مکلف باشد و تحت ولایت الله «يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» (بقره/۲۵۷) از تاریکی نجات پیدا کند و به سمت نور بیاید، البته این امر یک فرایند و پیچیدگی دارد که علم دین این انطباق را انجام می‌دهد تا وجودِ انسان به […]
۷۷۴* فرق عاقل و دوراندیش با آدم ساده در این است که دوراندیش، عاقبت اندیش است؛ یعنی آخر را اول می‌بیند.
۷۷۳* خدا به فقیر می‌گوید ببر بده و ببخش تا در آن فقر ذاتی که هستی لیاقت و شأنیت پیدا کنی که یک غنایی به تو برسد.
۷۷۲* از جهل، حکمت در نمی‌آید بلکه از جهل حرف‌های بیهوده در می‌آید و جاهل همان حرف‌های بیهوده را حکمت می‌داند.